مکش شانه به این زلفان پرچین از فایز بیتی 337
1. مکش شانه به این زلفان پرچین
مران افواج هندو را به ماچین
...
1. مکش شانه به این زلفان پرچین
مران افواج هندو را به ماچین
...
1. دگر طعن رقیب و جور دشمن
نباشد باعث رسوایی من
...
1. جفا از تو بتا! خون خوردن از من
ز تو جور و تحمل کردن از من
...
1. به گردن زلف یا زنجیرش است این
مژه یا زهر داده تیرش است این؟
...
1. رخ و زلف و لب و دندان جانان
گلست و سنبلست و در مرجان
...
1. بیا جانا دمی ترک جفا کن
دل خون گشته ما را دوا کن
...
1. سحر دلبر چو آمد بر سر من
خدا داند چه آمد بر سر من
...
1. پس از مرگم بگو با گلعذاران
به خاکم بگذرند چون سوگواران
...
1. که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟
که گفته زیب رخ زلف دو تا کن؟
...
1. مده یادم ز روز وصل جانان
مده بر یاد آدم باغ رضوان
...
1. بهای این لب و دندان جانان
دهم ملک یمن، شهر بدخشان
...
1. شدم رسوای عالم بهر جانان
ندیدم من زوصلش غیر هجران
...