پیچان درختی نام او از فرخی سیستانی قصیده 163
1. پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
...
1. پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
...
1. دی به سلام آمد نزدیک من
ماه من آن لعبت سیمین ذقن
...
1. چند ازین تنگدلی ای صنم تنگ دهان
هر زمانی مکن ای روی نکو روی گران
...
1. ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان
تندی و سنگدلی پیشه تست ای دل و جان
...
1. من پار دلی داشتم بسامان
امسال دگرگون شد و دگرسان
...
1. بوستانیست روی کودک من
واندر آن بوستان شکفته سمن
...
1. باغ پر گل شد و صحرا همه پر سوسن
آبها تیره ومی تلخ و خوش و روشن
...
1. مرا دلیست که از چشم بد رسیده به جان
بلای من ز دلست اینت درد بی درمان
...
1. با کاروان حله برفتم ز سیستان
باحله تنیده ز دل بافته ز جان
...
1. ای عهد من شکسته بدان زلف پر شکن
با ز این چه سنبلست که سر برزد از سمن
...
1. چون بسیج راه کردم سوی بست از سیستان
شب همی تحویل کرد از باختر بر آسمان
...