29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی

1 در شوق لعل تو که دلم خون ناب ریخت شور آبه ایست آنکه بر آتش کباب ریخت

2 نقش سواد زلف تو بر صفحه دلم شد چون سیاهی‌ای که به روی کتاب ریخت

3 رستست در بهار رخت لاله‌ها مگر از اشک خونفشان منش ابر آب ریخت

4 در دیر روشنی و صفا بین که مغبچه یاقوت ناب در قدح آفتاب ریخت

1 بعد عمری کافکند گردون به کوی او مرا سیل اشک شادمانی هی برد زان کو مرا

2 گاه چشم آید گران در کفه عشقم ز غم کوه فرهادش اگر یک سو نهی یک سو مرا

3 رو به راهت بس که سودم هردو خونین گشت و ریش وه که سویت آمدن را نیست راه رو مرا

4 بوی مشکین طره‌ات تا در دماغ من رسید گه کند بی‌حال و گه آرد به حال آن بو مرا

1 به مستی در دلم گردد خیال روی یار امشب که سازد هر زمان در گریه‌ام بی‌اختیار امشب

2 به حالم شمع را گر دل بسوزد گو سر خود گیر که در هجران مرا تا صبحدم اینست کار امشب

3 خیال آن پری دارد بدان حالم که می‌خواهد که رو بر کوه و صحرا آورم دیوانه‌وار امشب

4 تماشا را شده همسایگان بر بام‌ها حیران که این مجنون دگر از گریه گشته بی‌قرار امشب

1 زهی قد و عذارت سر به سر خوب به خوبی بنده حسن تو هر خوب

2 اگر لطفست اگر جور از تو چونست که هر کارت بود از یکدگر خوب

3 وفا از سرو قدان باشد آن نوع که نخل خوب را باشد ثمر خوب

4 مبین ای نرگس آن گل را که باشد نظر از مردم صاحب نظر خوب

1 از تغار می چنان نوشم شراب ناب را کبر نتواند ز دریا آنچنان برد آب را

2 در جفا دارد قرار آن چشم و در بیداد خواب زانکه بردند از دل و چشمم قرار و خواب را

3 تا قیامت شام تنهایی بود در دیده خواب یک صبوحی مغتنم دان صحبت احباب را

4 گر وفا ز اهل زمان یابی شراب لعل نوش زانکه هرگز کس ندید این گوهر نایاب را

1 ما را به جز گدایی میخانه کار چیست؟ کاری که قسمت ازلست اختیار چیست؟

2 چون بیوفاست غمکده دهر می بیار بودن درین سرای دمی هوشیار چیست؟

3 آغاز کار دهر که دانست کان چه بود تا کس کند قیاس که انجام کار چیست؟

4 در روزگار چون نرسد غیر تفرقه بودن اسیر تفرقه روزگار چیست؟

1 زهی از جام عشقت بی‌خودان را دوستگانی‌ها وزان رطل گران افسردگان را سرگرانی‌ها

2 نشانت یافت هر کو بی‌نشان شد هست ازان آتش به هرسو داغ‌هایت بی‌نشانان را نشانی‌ها

3 به صحرای غمت آواره و بی‌خان‌ومان گشتم خوش آن آوارگی‌ها خرم این بی‌خانمانی‌ها

4 اگر در حلقه بزم سگانت ره دهد بختم ز سرمستی کنم با شیر گیران سرگرانی‌ها

1 من وز هجر مهی ناله و فغان هر شب فغان و ناله رساندن بآسمان هر شب

2 ز عشق تازه جوانی بگو چه گشت رسید هزار جور باین پیر ناتوان هر شب

3 پی نظاره به کنجی نهان شوم که رود ز بزم شه به سوی خانه آن خوان هر شب

4 به کوی او من و او هم به کوی دلبر خویش ازو نهان من و او هم ز وی نهان هر شب

1 تو خوب و خلق تو خوب و تکلمت هم خوب نبرده چون تو بخوبی کسی به عالم خوب

2 به حسن به ز پری آدمی گری برتر نگشته مثل تو پیدا ز نسل آدم خوب

3 کشی بخوبی و جانبخشی از سخن که چو تو نبوده الله الله مسیح مریم خوب

4 به دل محبت تو بیشتر شود هر دم که بیشتر بنمایی به چشم هر دم خوب

1 زهی از تاب می گل گل شگفته باغ رخسارت ز هر گلخار خاری در دل عشاق بیمارت

2 بدان رخسار و قامت گر نمایی جلوه در گلشن قیامت افتد از قامت ز رعنایی رفتارت

3 به دام زلف هر سو دانه خالت عجب نبود اگر مرغان باغ قدس را سازی گرفتارت

4 بدان سان حسن و استغنای خوبی گر نگه داری حق یاری امیدم آنکه باشد حق نگهدارت

آثار امیرعلیشیر نوایی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی