روزیکه بود صحت از ابن یمین فریومدی رباعی 421
1. روزیکه بود صحت و اسباب معاش
زنهار غنیمت شمر و خوش میباش
...
1. روزیکه بود صحت و اسباب معاش
زنهار غنیمت شمر و خوش میباش
...
1. اینخطه اگر چه هست با نزهت و روض
در وی نه باختیار خود کردم خوض
...
1. ایروی دلارای تو رخشنده چو شمع
بفروز شبی کلبه من بنده چو شمع
...
1. آنخواجه که دارد کف دربار چو میغ
و آن گرد که خون چکانداز میغ بتیغ
...
1. چون آتش و آب گر نشستی در میغ
هم دست اجل بر تو کشد ناگه تیغ
...
1. از کوی تو دلفکار رفتیم دریغ
با ناله زار زار رفتیم دریغ
...
1. ای حکم ترا مطیع از قاف بقاف
وی جمله شهانرا سر کوی تو مطاف
...
1. بگذر به چمن موسم گل جام به کف
تا رخ نهد آفتاب عیشت به شرف
...
1. روی تو فروغ آفتابست بلطف
یا عکس گل تازه در آبست بلطف
...
1. کنجی ورفاغی و فراغی از خلق
حاصل کن و بگذر ز سر اطلس و دلق
...
1. فریاد ز ناوک جگر دوز فراق
و ز آتش جانگداز دلسوز فراق
...
1. شب تیره و صبح گشته روشن زافق
چون عارض دلدار ز پیروزه تتق
...