از درد دلم اگر از ابن یمین فریومدی رباعی 625
1. از درد دلم اگر خبر داشتهای
زین به سوی حالم نظری داشتهای
...
1. از درد دلم اگر خبر داشتهای
زین به سوی حالم نظری داشتهای
...
1. آمد ز چمن باد صبا مشکین بوی
و آورد بمن از سمن و نسرین بوی
...
1. ایدل اگر آشفته یک یار شدی
فارغ ز دو و از سه و از چار شدی
...
1. از آب حیات سبزه انگیختهای
تا گرد بنفشه بر سمن بیختهای
...
1. ای بلبل گلشن فصاحت که توئی
وی گوهر معدن صباحت که توئی
...