وقت طرب و مستی از ابن یمین فریومدی رباعی 181
1. وقت طرب و مستی هشیارانست
کاطراف چمن کلبه عطارانست
...
1. وقت طرب و مستی هشیارانست
کاطراف چمن کلبه عطارانست
...
1. هر کس که از این عالم فانی بگذشت
وز عادت و رسم این جهانی بگذشت
...
1. خرم دل آنک بر صبوحی آموخت
بر آتش می خرمن اندوه بسوخت
...
1. چون از نظرم سرو سمنبر بگذشت
این مردم دیده اشکش از سر بگذشت
...
1. جانا رخ تو ماه زر افشان منست
میگون لب تو لعل درخشان منست
...
1. چشم تو بساحری ز هاروت بهست
وز هرچه بود پسند ماروت بهست
...
1. در عشق تو کر سر بنهم باکی نیست
با مهر تو گر جان بدهم باکی نیست
...
1. زلفت صنما مایه ده مشک خطاست
با چین دو زلفت سخن از مشک خطاست
...
1. من رفتم و یادگار جانم بر تست
پیدا ز تو دورم و نهانم بر تست
...
1. هستم صنما ز مهر روی چو مهت
سرگشته و آشفته چو زلف سیهت
...
1. جان برخی آن پسته شکر شکنت
وان قامت چون سرو و رخ چون شمنت
...
1. وصف قدوخد گر طلبد کس ز منت
تشبیه کنم زود بسر و وسمنت
...