90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 اگر در حوادث که پیش آیدت بدرگاه ایزد پناهد دلت

2 ور از امر و نهیی که فرمود حق نه افزاید ایچ و نه کاهد دلت

3 چنان خاص درگاه یزدان شوی که یابی ازو هر چه خواهد دلت

1 بگاه فقر توانگر نما-ز همت باش که گر چه هیچ نداری بزرگ دارندت

2 نه آنکه با همه هستی شوی خسیس مزاج شوی اگر تو چو قارون گدا شمارندت

1 بزرگان عراقی را بگوئید که چاکر بسکه اینجا بینوازیست

2 از اینجا رجعتش سوی خراسان درین ده روزه باشد غاینش بیست

3 گر اصحاب خراسانش بپرسند که در ملک عراق اهل کرم کیست

4 چو اینجا از کرم نشنید بوئی جواب آن چه گوید مصلحت چیست ؟

1 بنام ایزد زهی خرم سرائی که چون فردوس اعلی دلگشایست

2 هواش از اعتدال طبع دائم چو انفاس مسیحا جان فزایست

3 غبار آستانش از خوش نسیمی بسان ناف آهو مشک زایست

4 درو گر سوز باشد مشک و عودست و گر نالد کسی آن چنگ و نایست

1 بروز نکبت اگر برج قلعه فلکت چو شاه کوکبه چرخ منزل و مأواست

2 یقین بدان و برو ظن مبر بهیچ طریق که برج و باروی او همچو دامن صحراست

3 ولی چو لشکر دولت رخ آورد بمصاف سواد دامن صحرا چو قلعه میناست

4 بدان قدر که تو جدی نمائی و جهدی گمان مبر که دگرگون شود هر آنچه قضاست

1 پادشاهی نزد اهل معرفت آزادگیست هر که بند آرزو بگشاد از دل پادشاست

2 گرد و خاک آستان کلبه آزادگی گر خرد دارد کسی چشم خرد را توتیاست

3 ره بمعنی بر که در صورت بهم ماند دونی از یکی خیزد شکر و ان یک ز بهر بوریاست

4 گر صفا خواهی ره وحدت سپر زیرا که آب ز امتزاج خاک باشد که گهی گر بی صفاست

1 بهر روزی بهر دری چه روی ای ز ضعف دل اعتقاد تو سست

2 چه بری آبروی چون نانی نخورد کس از آنچه روزی تست

3 گر نیوشی و گر نه من گفتم گفتنی ها تمام راست و درست

1 با فلک دوش بخلوت گله ئی میکردم که مرا از کرم تو سبب حرمان چیست

2 اینهمه جور تو با مردم فاضل ز چه خاست وینهمه فضل تو با جاهل و با نادان چیست

3 فلکم گفت که ایخسرو اقلیم هنر هست معهود چو این مشغله و افغان چیست

4 در زوایای فلک چشم بصیرت بگشای با همه فضل برون آر که بی نقصان چیست

1 بردم بنزد خواجه شکایت ز رنج فقر گفتم دوای این بکف همت شماست

2 بر حال من چو یافت وقوف تمام گفت زین رنج غم مخور که دوایش بدست ماست

3 از من گرفت باز طعام و شراب و گفت اول علاج مردم بیمار احتماست

1 بزرگوار امیری که زبده کرم است در انتساب حسینی و سیرتش حسن است

2 سر اکابر سادات مشرق و مغرب عماد دولت و ملت علی بن حسن است

3 ملک صفات بزرگی که نطق فایح او شکست رونق بازار نافه ختن است

4 ز نور مشعله رای انورش برقی فروغ شمع زر اندود نیلگون لگن است

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی