90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 عالیجناب حضرت دستور شه نشان کز وی بجاه گنبد گردون فروتر است

2 ایوان او کجاست ندانم که بر ثری کز آستانش گنبد گردان فروتر است

3 در نزهت از مکانت آن بزم دلگشای صد پا به پیش روضه رضوان فروتر است

4 در وی که هیچ دیده ندیدست ناپسند آخر چرا فرشته ز شیطان فروتر است

1 روز بازار فضل کاسد شد وین ز جور سپهر طیاش است

2 از جفای سپهر در قفس است هر که طوطی صفت شکر پاش است

3 کار اهل صلاح یافت فساد روزگار رنود و اوباش است

1 سود دنیا و دین اگر خواهی مایه هر دوشان نکو کاریست

2 راحت بندگان حق جستن عین تقوی و زهد و دینداریست

3 گر در خلد را کلیدی هست بیش بخشیدن و کم آزاریست

1 کسی گفت عزت بمال اندرست که دنیا و دین را درم یاورست

2 چه مردی کند زور بازوی جاه که بی مال سلطان بی لشکرست

3 تهیدست با هیبت و نام نیک زن زشتروئی که بیچادرست

4 بدان مرغ ماند که بر شخص او پرو پوش بسیار و بس لاغرست

1 شبی در تواریخ کردم نگاه شعار بزرگان پیشینه را

2 درم را بدانگونه افشانده اند که در پیش مرغان کسی چینه را

3 ولیکن بزرگان این عصر ما که صیقل زنند از دل آئینه را

4 چنانند کز بهر توفیر خویش ز هفته بدزدند آدینه را

1 مدتی در طلب مال جهان کردم سعی تا بآخر خبرم شد که ز نفعش ضررست

2 عوض هر چه بمن داد فلک عمر ستد نکند فایده فریاد که اینش هدرست

3 عمر ضایع شده و مال نماندست بجا انده عمر کنون از همه غمها بترست

4 اینزمان یکنفس عمر بملک دو جهان نفروشم که بچشمم دو جهان مختصرست

1 ابن یمین اگر همه عالم بکام تست باید کزان فرح نفزاید دل ترا

2 ور ملک کاینات ز دستت برون شود هان تا غمش ز جان رباید دل ترا

3 چون هست و نیست نماند بیک قرار آن به کزان بیاد نیاید دل ترا

4 قانع شو و متابعت عقل پیر کن کز بند غم جز او نگشاید دل ترا

1 احرام بستم از پی عالیجناب شاه کز کائنات قبله بگزیده منست

2 گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم کان توتیای روشنی دیده منست

3 نوشم شراب تربیت از جام لطف او کان اصل شادی دل غمدیده منست

4 دربان مرا ز مقصد امید باز داشت این نیز هم ز طالع شوریده منست

1 گفتم بدل که غم مخور اندر جهان بسی هر چند نظم حال تو بی اختلال نیست

2 از فیض لطف او مکن امید منقطع گر دولتی قرین تو گردد محال نیست

3 کز کارگاه غیب بسی میشود پدید نقشی که در خزانه وهم و خیال نیست

1 اکسیر اعظم است در این روزگار کو حلقه بگوش دنیی نا پایدار نیست

2 یکدل در اینزمانه نیابی که روز و شب بر مرکب هوای طبیعت سوار نیست

3 با هر که ساعتی بنشینی هوای او جز در فضایل زر کامل عیار نیست

4 میر و وزیر و مفتی و شیخ و مرید را مانند باد هرزه رو و خاکسار نیست

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی