ایصبا گر پیش مولانا از ابن یمین فریومدی قطعه 73
1. ایصبا گر پیش مولانا رسی
گو فرامش کردن از ما شرط نیست
1. ایصبا گر پیش مولانا رسی
گو فرامش کردن از ما شرط نیست
1. احرام بستم از پی عالیجناب شاه
کز کائنات قبله بگزیده منست
1. آشنائی خلق درد سرست
معتکف باش تا ندانندت
1. ایدل بجستجوی هنر در جهان بگرد
باشد که آوریش بهر حیلتی بدست
1. اکسیر اعظم است در این روزگار کو
حلقه بگوش دنیی نا پایدار نیست
1. ایدل از احوال عالم باش دائم با خبر
طمطراق خواجگی روزی سه چاری بیش نیست
1. ای خرده شناسان که بانواع فضایل
ارباب شرف را چو شما راهبری نیست
1. از مال مهتری نبود کسب فضل کن
کانکس که فاضلست بگیتی مسو دست
1. اگر در حوادث که پیش آیدت
بدرگاه ایزد پناهد دلت
1. بگاه فقر توانگر نما-ز همت باش
که گر چه هیچ نداری بزرگ دارندت
1. بزرگان عراقی را بگوئید
که چاکر بسکه اینجا بینوازیست
1. بنام ایزد زهی خرم سرائی
که چون فردوس اعلی دلگشایست