90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 فرهاد خویش کرد مرا ماه چهره ئی شیرین لبی که خسرو خوبان برزنست

2 مثلش ز آدمی نتوان یافت بهر آنک با حور و با پری بگه حسن برزنست

3 بس نازک و لطیف زنی خواستست لیک او را هزار فخر بهر شیوه برزنست

1 خسیسی اگر لاف آن میزند که باشد یکی در نسب اصل ما

2 نیم منکر این ولی در حسب میان من و او بود فرقها

3 اگر چه از آهو بود پشگ و مشک ولی پشگ چون مشک نارد بها

1 در جهان هیچ به از عزلت و تنهائی نیست وین سعادت ز در مردم هرجائی نیست

2 اینچنین دولت فرخنده کسی یابد و بس که وی امروز در اندیشه فردائی نیست

3 گوشه خلوت و در وی سخن اهل هنر گر بود در نظر اندیشه تنهائی نیست

4 گنج عزلت که فراغی و رفاغی است در او بخوشی کمتر ازین منظر مینائی نیست

1 ایدل از احوال عالم باش دائم با خبر طمطراق خواجگی روزی سه چاری بیش نیست

2 گه گهی گر سوی دنیا التفاتی میکنند اهل دل آن از برای اعتباری بیش نیست

3 نقد عمر آنکس که در تحصیل فانی صرف کرد بر سر بازار باقی هرزه کاری بیش نیست

4 بگذر از دوزخ نظر بر جنه المأوی مدار ز آنکه حاصل زین دو منزل انتظاری بیش نیست

1 زهد و عفت کز صفات عاشقان صادقست با فقیری خوش بود با شهریاری خوشتر ست

2 خوبتر بر چهره قدرت نماید خال زهد کسوت عفت بقد کامکاری خوشترست

3 بوی دانش در مشام جان اهل معرفت نزد عاقل از نسیم مشک تاری خوشترست

4 خوی نیک ار دادت ایزد هیچ دیگر گو مباش خوی نیک ار عاقلی از هر چه داری خوشترست

1 ای نسیم صبحدم بگذر بخاک درگهی کز غبارش چشم جان گشتست نورانی مرا

2 درگه آنکس که تصدیقش کند قاضی عقل گر کند دعوی که میزیبد جهانبانی مرا

3 آصف ثانی علاء ملک و دین کز احتشام یاد داد ایامش ایام سلیمانی مرا

4 آفتاب ملک و ملت آسمان داد و دین آنکه آید ذات پاکش ظل یزدانی مرا

1 دو مشفق اند ادیب و طبیب بر سر تو نگاه دار بعزت دل ادیب و طبیب

2 ز درد خسته شوی گر بنالد از تو طبیب بجهل بسته شوی گر برنجد از تو ادیب

1 بتمثیل ابن یمین نکته ئی کند عرضه بر شاه فرمانروا

2 هنرمند مانند بازی بود که او را بدام آوری از هوا

3 بتعلیم صیدش مشو رنجه هیچ که نیک آرد او این صفت را بجا

4 همان به که آن باز بیگانه را کنی با خود از راه لطف آشنا

1 استاد کارخانه دنیا بهیچ وقت از بهر کس بنقش بقا جامه ئی نبافت

2 چون رستم زمانه بدستان گشاد دست اسفندیار رویتن از وی امان نیافت

3 افتاد در کشاکش ایام چون کمان آنکو بتیر فکرت خود موی میشکافت

4 از بهر درکشیدن آزادگان به بند گردون ز خیط ابیض و اسود کمند تافت

1 ز هی فرخنده جائی خوش مقامی که خجلت میدهد خلد برین را

2 نقوش دلفریب جانفزایش ببرد آب نگارستان چین را

3 ندانم کین ارم یا باغ مینوست که حیرت بینم از وی آن و این را

4 صفای سلسبیل و نزهت خلد بخاطر نگذرد روح الامین را

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی