عمری بغفلت ایدل از ابن یمین فریومدی قطعه 850
1. عمری بغفلت ایدل نادان گذاشتی
بر عقل خود وساوس شیطان گماشتی
...
1. عمری بغفلت ایدل نادان گذاشتی
بر عقل خود وساوس شیطان گماشتی
...
1. عزیزی مرا گفت بر گو چه حالست
که تنها بسر میبری روزگاری
...
1. عاقل نکند بهیچ روئی
بیمنفعتی زیارت حی
...
1. عماد الدین محمد را بگوئید
ز من رمزی بآئین عتابی
...
1. فیلسوف زمانه قطب الدین
کرده کاری عجب چه نادانی
...
1. فرزند هنرمند من ای نور دو چشمم
حقا که مرا بیتو ز جان هست ملالی
...
1. فیلسوفی گفتم اندر خطه هندوستان
حکمتی دیدم نوشته بر در بتخانهای
...
1. قطب سپهر مکرمت ای یافته دلم
از جود تو چو ذره ز خور تاب زندگی
...
1. کاشکی با اینهمه محنت که من دارم ز غم
روز آخر خود نکردی با من این بد گوهری
...
1. کریما وعدهای دادی چنانم
که خادم گشت از آن مخدوم راضی
...
1. کسیکه سفله و ادنای خلق بوده بود
اگر بگیرد امروز ماه تا ماهی
...
1. گر کسی با تو بد کند زنهار
جز بنیکی جزای آن نکنی
...