90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 با خرد در حجره دل دوش صحبت داشتم شکوه ها میکردم از دوران این نیلی حصار

2 گه زحل و عقد او با هم سخن میراندیم گاه میکردیم سر نحس و سعدش آشکار

3 گفتم آخر چیست موجب کاین سپهر دون نواز با هنرمندان ندارد غیر خصمی هیچکار

4 داشت قصد آن که از پایم در آرد بیگناه گر نمیشد دستگیر من مسیح روزگار

1 علاء دولت و دین آن وزیر شاه نشان که میدهد دل و دستش چو بحر و کان گوهر

2 اگر ز بحر کف او سحاب رشحه برد کند چو قطره پراکنده در جهان گوهر

3 بخواند ابن یمین را و گفت ساخته اند ردیف شعر ازین پیش شاعران گوهر

4 ترا که ابن یمینی چو هست آن قدرت ردیف مدحت من کن بامتحان گوهر

1 کسی که چشم کرم دارد از اکابر عصر نظر بحالت او میکنم ز روی قیاس

2 بعینه مثل آن حریص محروم است که باز می نشناسد ز فربهی آماس

1 دل بجان آمد از مضیق جهان وین بتر کم امید نیست خلاص

2 از گزند سپهر ناهموار چون گزیدم ولات حین مناص

3 بخت را گفتم ای رمیده ز من با زمانه مزن دم اخلاص

4 که ندارد معاویه در مکر حاجت یاری سلاله عاص

1 یک نکته اختیار کن از عقل خرده دان دانسته ئی که عقل مصون باشد از غلط

2 چون مشک گیسوی تو بکافور شد بدل دیگر مگیر دامن خوبان مشک خط

1 مدتی گردون دونم خسته و آزرده داشت از فراق افضل آفاق و یار اشتیاق

2 آفتاب ملک و ملت آنکه تا باشد جهان جفت او ننشیند اندر سایه این سبز طاق

3 فخر آل مصطفی سید علاء الملک آنک درگهش چون خلد باشد اهل عرفانرا مساق

4 وانکه از جوزا کمر بندد ز بهر بندگی پیش رای انور اوشاه این چارم رواق

1 که میبرد سخنی از زبان ابن یمین بدانجناب که اقبال زیبدش فراش

2 خجسته در گه شاهنشه زمین و زمان که هست بر در او شاه انجم از او باش

3 ستوده خسرو افاق تاج دولت و دین که بادتا بابدبر سریر ملک بقاش

4 بروز رزم بود تیغش آب آتشبار بگاه بزم بود کلکش ابر گوهر باش

1 شرف دولت و دین مشرف دیوان هنر آن منوچهر که خجلت ده مینوست بچهر

2 گفت جزوی دو سه از گفته تو یافته ام آورم نزد تو روزی ز سر شفقت و مهر

3 روز ها رفت و نیاورد مگر مهر برید اوهم از بنده خود ابن یمین همچو سپهر

4 نه همانا که تقاضاش بود حاجت از آنک من اگر خواهم و گر نه رسدم نور بمهر

1 من از فروتر خویش ار همی کشم رنجی عجب مدار که خواهم برینت داد وقوف

2 نه آفتاب فلک نور بخش ماه بود همیشه ماه رساند به آفتاب کسوف

1 تا شدست این قصر خرم بزمگاه شهریار ای بسا خجلت که دارد زو بهشت کردگار

2 جنه المأوی که بودی پیش ازین پنهان ز خلق در میان آب کوثر گشت اکنون آشکار

3 تا فروغ جام گوناگون بصحنش اوفتاد شد زمین او چو سقف آسمان گوهر نگار

4 فرق نتوان کرد او را ز آسمان الابد آنک باشد آن پیوسته سرگردان و هست این برقرار

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی