دلا ز وقت بد خود از ابن یمین فریومدی قطعه 552
1. دلا ز وقت بد خود جزع مکن ز نهار
صبور باش چه دانی نکو شود ایدل
...
1. دلا ز وقت بد خود جزع مکن ز نهار
صبور باش چه دانی نکو شود ایدل
...
1. دیدم پریر ساده غلام بخارئیی
زیبا و دلفریب و نکو فعل و خوب قول
...
1. دو هفته مه روزه چون رخ نمود
بدو گفتم از من مبادی بحل
...
1. ز من بشنو ای خواجه پیرانه پندی
گرت در نصیحت مزاجیست قابل
...
1. سحر گهی متفکر نشسته در کنجی
بفکر آنکه چرا حال من بد است امسال
...
1. سئوال کرد ز من سائلی که ای درویش
ترا عیال همی بینم و نبینم مال
...
1. شهریار جهان معزالدین
ای کرم پرور کریم خصال
...
1. عزت خلق اگر نگهداری
نکشی درد سر ز قال و ز قیل
...
1. کوته نظران ابن یمین را نتوانند
از راه برون برد باقوال مقول
...
1. گر چه میبینم پریشان ایدل آشفته کار
روزگارت را ولیکن غم مخور در هیچ حال
...
1. گر ز اسماء مقولات عشر پرسد کسی
یک بیک بروی شمارم در جواب آنسؤال
...
1. گرت میل باشد که در پارسی
همی دال را باز دانی ز ذال
...