90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 وزیر کشور چارم غیاث دولت و دین توئی که رای تو صد ملک را بیاراید

2 بهر چه بخت جوان تو حکم جزم کند سپهر پیر بر آن نکته ئی نیفزاید

3 فضایل تو گر از خود نهان کند حاسد چنان بود که بگل آفتاب انداید

4 هزار عقده اگر بر امور ملک افتد ضمیر تو بسر انگشت فکر بگشاید

1 ضیاء دولت و دین ایکه ما در ارکان بصد قران چو تو فرزند نامور نارد

2 بخشکسال کرم بر سر نهال امید ز ابر دست تو باران جود میبارد

3 کمینه چاکرت امروز با سه چاریار لطیف بباغ عمر گل خرمی همیکارد

4 بیمن دولت تو هست جمله اسبابش جز آب رز ز تو آنهم امید میدارد

1 ایدل آسوده همی باش که باکی نبود گر بروی تو حسودی بحسد می نگرد

2 صبر کن بر حسد و حاسد و دلشاد بزی کان بد اندیش خود از رنج حسد جان نبرد

3 غم مخور کز حسد آتشکده ئی شد دل او که گهی برق زند صاعقه اندر گذرد

4 آتش ار هیچ نیابد که خورش سازد از آن کارش اینست که خون دل خود را بخودد

1 ز راه بیخردی گفت بو الفضولی دی مرا چو دید که جز میل انزوا نبود

2 چه گفت گفت که چون روزگار میگذرد ترا که وجه معاشی ز هیچ جا نبود

3 جواب دادم و گفتم که این مپرس از من ازو بپرس که او بنده خدا نبود

4 ترا که خدمت مخلوق میکنی نان هست مرا که خدمت خالق کنم چرا نبود

1 هر کرا با خود مصاحب میکنی بنگرش تا خویشتن چون میزید

2 گر بقدر حال سامانیش هست میل او کن کو بقانون میزید

3 ور نباشد رونقی در کار او ز آنکه حد-اوست افزون میزید

4 سالها گر تربیت خواهیش کرد همچنان باشد که اکنون میزید

1 مکن هرگز ستم بر زیر دستان که ایشان چون تو حق را بندگانند

2 حیات دائم از داد و دهش جوی که نوشروان و حاتم زندگانند

1 چند گوئی که دولت و دولت زینهوس تو هلاک خواهی شد

2 من گرفتم که خود ز دولت و مال از سمک بر سماک خواهی شد

3 نه از اینخاکدان آدمخوار عاقبت زیر خاک خواهی شد

1 پایم چو بسته نیست بجائی روم کزو هر دم نسیم باد بهاری بمن رسد

2 ساکن چرا شوم بمقامی و خطه ئی کز اهل وی مذلت و خواری بمن رسد

3 در بیشه ئی شکار کنم کز فوایدش هر دم هزار صید شکاری بمن رسد

1 ای نسیم صبحدم از بخت نیک ار باشدت بر در گیتی پناه خسرو عادل گذار

2 خسرو جمشید فر کز رشک دریای کفش ابر باشد با دلی سوزان و چشمی اشکبار

3 شمس ملک و دین که خورشید از لقب پاشی او در جهانگیری بشرق و غرب دارد اشتهار

4 آنکه تا بر شکل نعل مرکبش آمد هلال آسمان بهر شرف میسازد از وی گوشوار

1 چون جامه چرمین شمرم صحبت نادان زیرا که گران باشد و تن گرم ندارد

2 از صحبت نادان بترت نیز بگویم خویشی که توانگر شد و آزرم ندارد

3 زین هر دو بتر دان تو شهی را که در اقلیم با خنجر خونریز دل نرم ندارد

4 زین هر سه بتر نیز بگویم که چه باشد پیری که جوانی کند و شرم ندارد

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی