90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 ای روزگاز از تو بوجه معاش خویش قانع شدیم ترک بگیر این مضایقت

2 یا رب چه موجبست که با عاقلی اگر نانی طلب کند نکند کس موافقت

3 کون خری گر از پی آب خضر شود با او کند دو اسبه سعادت مرافقت

4 آری میان فکرت ما و قضای حق نادر شود گشاده طریق مصادقت

1 صاحبا بنده را بخدمت تو سخنی هست عرضه خواهم داشت

2 مهر مهر تو بر نگین دلش چند سال است تا زمانه نگاشت

3 هرگز از شیوه هوا داری یکسر موی در خلل نگذاشت

4 بدگمانش که سر بدولت تو خواهد از خاک بر فلک افراشت

1 الهی معاصی ابن یمین اگر چه ز غایت بسی در گذشت

2 نماند و گر هست در آب و خاک اگر باد عفوت بدو برگذشت

1 ای سروریکه در ره مردی و مردمی رستم ترا مقابل و حاتم نظیر نیست

2 گر زخم تیغ دست ترا خستگی رساند بشنو که هیچ عذر جز این دلپذیر نیست

3 دست گهر فشان تو ابرست و تیغ برق هر جا که ابر خاست ز برقی گزیر نیست

1 یکچند روز من ز سیهکاری فلک بودی چنانکه فرق نمیکردمش ز شب

2 و اکنون چنان شدست که در چشم من چو روز کافور فام گشت شب عنبرین سلب

3 بر رغم روزگار بتوفیق کردگار با سعد گشت نحسم و اندوه با طرب

4 جور و جفای چرخ سر آمد بفضل حق اکنون ز خار میدهد از بهر من رطب

1 هنرمند باشد بسان گهر که هر کس مر او را خریدار نیست

2 ز بیحاصلی گر نخواهد بطبع هنرمند را بیهنر عار نیست

3 ز بیمایگی دان اگر عاقلی بدل مایل در شهسوار نیست

4 چو با من ندارند جنسیتی عوام از پی این کسم یار نیست

1 مردمان با یکدیگر دائم نزاعی میکنند از برای آنک دارند از دگر کس عاریت

2 من ندارم با کسی در سر نزاع از بهر آنک بی گمان داند که باید داد وا پس عاریت

3 گر پلاسی باشدم بیزحمت و تشویش خلق عارم آید ز آنکه پوشم در بر اطلس عاریت

1 ترک و تجریدست زاد اندر طریق راه حق هر که دارد توشه ئی او را امید مخرجست

2 نردبان سازی ز همت روح را گاه عروج در طریق حق براق رهنوردت مسر جست

3 هر که جان دارد تو آزادیش را هرگز مجوی تا در آنصورت که او دارد چه معنی مدرجست

4 شر اندک خوار مشمر زانکه اصل فتنه ها کاندر ایران بود و در توران ز خون ایر جست

1 با فلک دوش بخلوت گله ئی میکردم که مرا از کرم تو سبب حرمان چیست

2 اینهمه جور تو با مردم فاضل ز چه خاست وینهمه فضل تو با جاهل و با نادان چیست

3 فلکم گفت که ایخسرو اقلیم هنر هست معهود چو این مشغله و افغان چیست

4 در زوایای فلک چشم بصیرت بگشای با همه فضل برون آر که بی نقصان چیست

1 بیا ز ابن یمین ای دوست بشنو مر این شایسته پند رایگان را

2 یکی و سی و پنج است آن کز آن‌ها نباید بود غافل مؤمنان را

3 ز ده عشری وز آن پس منزلی چند اگر ممکن بود پیمودن آن را

4 نبی را پیروی کردن در این‌ها کز این‌ها پرورش باشد روان را

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی