33 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 یک قدح می دوبدره زر ارزد بزر مغربی خور ارزد

2 رنگ صباغ اگر بسیم خرند صبغه الله نیز زر ارزد

3 طایر روح را بساز از راح پر و بالی که بال و پر ارزد

4 باده نوش از کف پریروئی که بصد جانش یکنظر ارزد

1 آمد بهار و وقت نشاطست می بیار می مایه نشاط بود خاصه در بهار

2 طبع هوا چو میل سوی اعتدال کرد یک وزن شد دو کفه میزان روزگار

3 هم بوی عود یافت ز خاک چمن صبا هم آب صندل است روان سوی جویبار

4 چون گل شکفت باده گلگون ز کف منه کز خاک تو نه دیر که خواهد دمید خار

1 ای رخ خوب تو چون گل چمن آرای دگر وی لب لعل تو چون مل طرب افزای دگر

2 خوشتر از روی چو گلنار تو بر سرو سهی نشکفد هیچ گلی بر سر و بالای دگر

3 هر کجا دل رود آید بسر کوی تو باز ز آنکه از کوی تو بهتر نبود جای دگر

4 بنشین یکنفس و بند دو تائی بگشای که نیابی چو من شیفته یک تای دگر

1 ای ماه مهربان مه مهرست می بیار بزمی بساز فصل خزان خوشتر از بهار

2 زود آتش گداخته در آب بسته ریز یعنی در آبگینه فکن لعل آبدار

3 بر دست من بنه که بجان آمدم ز غم تا یکنفس بشادی دل رغم روزگار

4 بوسم زمین بعزت و آنگه ز خرمی نوشم بیاد بزم چو فردوس شهریار

1 ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر

2 گلرا صبا بحسن تو میکرد سرزنش گل چاک زد ز دست تو آن گر ته حریر

3 با من مگوی جز صفت سرو قامتت زیرا که نیست جز سخن راست دلپذیر

4 دارم زعارض و لب چون شیر و شکرت تن در گداز همچو شکر در میان شیر

1 ای برده نرد حسن ز خوبان روزگار قدت براستی چو سهی سرو روزگار

2 الحق بسان نقش زیاد آن دهان تو موهوم نقطه ایست به پنهان نه آشکار

3 داریم دل بدست خط و زلف و خال تو از دست هر سه تا چه کشد این دل فکار

4 باده هزار دشمن اگر دوست با منست دارم مصاف و روی نپیچم ز کار زار

1 بدان ای محتسب یکبار دگر که من رندی گرفتم باز از سر

2 ز دست ماهروئی جام باده تو خود دانی که چونم هست در خور

3 ز وصل دلبرم دوری میفکن گزیرم نیست تا دانی ز دلبر

4 هر آنجانی که جانانی ندارد بود آبحیات او مکدر

1 باد بهاری وزید از طرف جویبار بر سر میخوارگان کرد بدامن نثار

2 از بن شاخ سمن بیضه کافور ناب وز سر سرو سهی نافه مشک تتار

3 بهر صبوحی زنان قمری مقری صفت کرد ندا صبحدم بر سر بید و چنار

4 کایدل اگر آگهی چون گل خیری شکفت پای ز گلشن مکش دست ز ساغر مدار

1 تعالی الله چه رویست آن که دارد ترک سیمین بر ندیده چون خیال او بتی هرگز بخواب اندر

2 تماشاگاه جانها را بباغ حسن او صانع بگرد چشمه حیوان نبات انگیخت چون شکر

3 پی مور است بر شکر خطش یا دود بر آتش و یا بر آینه زنگست و یا بر آب نیلوفر

4 زهی دریای حسن او که چون موجی بر انگیزد شود بر ساحتش پیدا زهر سو توده عنبر

1 حبذا نزهت ایام بهار که برد ز اهل خرد صبر و قرار

2 سجع گویان شده از ذوق و طرب قمری و فاخته بر سرو و چنار

3 وقت آنست که از خانه کنند بتماشا سوی گلزار گذار

4 دشت از سبزه چو دریا در موج ریخته گوهر عشرت بکنار

آثار ابن یمین فریومدی

33 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی