17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد

2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد

3 از زخم تیر کرد عدو را چو خارپشت وانگه سرش بسینه درون چون کشف نهاد

4 در عهدش آنکه داشت بیکجو ستم روا در زیر چوب معدلتش تن چو کف نهاد

1 یکچند بکام دلم ایام زمان داد تا عاقبتم قبله اقبال نشان داد

2 المنه لله که مرا درگه پیری لطف ازلی بار دگر بخت جوان داد

3 اینست جوانبختی من کین فلک پیر توفیق زمین بوس سرافراز جهان داد

4 سلطان فلک مرتبه یحیی که نشانی از رفعت حالش بحقیقت نتوان داد

1 بعزم سفر شاه جمشید فر بر افراخت رایت بخورشید بر

2 بهر سو که روی آورد رایتش قوی پشت باد او بفتح و ظفر

3 شنیدم ز گفتار کار آگهی که فرمود شاهنشه بحر و بر

4 که ابن یمین نیز اقبال وار درین ره ببندد بخدمت کمر

1 دوش وقت صبحدم آمد نسیمی مشکبار مژده جانپرورم داد از قدوم شهریار

2 گفت کآمد رایت منصور شاه شرق و غرب بخت و دولت بر یمین و فتح و نصرت بر یسار

3 شاه شاهان جهان کو را توان گفتن بحق آفتاب ملک و ملت سایه پروردگار

4 چون رسانید این بشارت باد صبح آنگاه گفت خیز کآمد قبله حاجات حاجت عرضه دار

1 خرم صباح آنکه او ز اول که بگشاید نظر بیند همایون طلعت کشور گشای بحر و بر

2 صاحبقران بیقرین شاه زمان ماه زمین سلطان نظام ملک و دین فرخ رخ فرخنده فر

3 آنکو ز عدل بیکران کردست عالمرا چنان کافتاده خلقی در گمان کآمد امام منتظر

4 بگشاد شرم رأی وی از پیکر خورشید خوی آورد صیتش زیر پی از خاوران تا باختر

1 بر من در سعادت و دولت کشاد باز گردون پس از مشقت و اندوه دیرباز

2 بگشاد دیده باز همای سعادتم ز آندم که چشم بسته همی دیدمش چو باز

3 از سعی دور اختر و توفیق لطف حق بخت رمیده روی سوی من نهاد باز

4 بستم بسوی قبله اقبال عالمی احرام تا بصدق دلش آورم نماز

1 آفرین باد آفرین ای حیدر خنجر گذار کامد از تیغ تو آبی ملک را بر روی کار

2 مدتی بر خویشتن خندید خصمت همچو گل دست تقدیرش نهاد از خنجرت ناگاه خار

3 دشمنانرا کار زار از خوبی کردار تست وینچنین آمد ز مردان کار وقت کارزار

4 منتظر بودند خلقان مدتی این فتح را جمله را دادی بیکساعت خلاص از انتظار

1 دوش رفتم از ره فکرت بر این نیلی حصار دیدمش فیروزه گون صرحی زمرد زرنگار

2 منزل اول به پیشم چست پیکی باز جست آنچنان کش بادگاه سیر بشکافد غبار

3 در دوم ایوان دبیری بود کافشاندی ز کلک گوهر شهوار بر اوراق سیم از بحر قار

4 در سیم منزل نشسته حور منظر مطربی در میان اهل عشرت ارغنونی بر کنار

1 عید نو بر خسرو خسرو نشان فرخنده باد رأی ملک آرای او را شاه انجم بنده باد

2 خسرو جمشید رتبت سایه یزدان حسین کآفتاب قدرش از برج شرف تابنده باد

3 قصر جاه او که کیوان میسزد چوبک زنش چون بنای طارم نیلوفری پاینده باد

4 هر سعادت کز وجود سعد اکبر فایض است سوی ذات او چو جان سوی خرد یازنده باد

1 شکر این دولت که یارد گفت ز اهل روزگار کز کمینه بنده یاد آورد شاه کامکار

2 شهریار ملک پرور پادشاه دین پناه آنکه دین و ملک را باشد بذاتش افتخار

3 و آنکه با دست گهر بارش نبینی در جهان هیچ دستی بی زر و بی سیم جز دست چنار

4 و آنکه در عالم نیابی با نسیم خلق او هیچ تن بیمار الا نرگس آن هم از خمار

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی