روز نوروز و می اندر از ابن یمین فریومدی قصیده 95
1. روز نوروز و می اندر قدح و ما هشیار
راستی هست برینکار خرد را انکار
...
1. روز نوروز و می اندر قدح و ما هشیار
راستی هست برینکار خرد را انکار
...
1. بر من در سعادت و دولت کشاد باز
گردون پس از مشقت و اندوه دیرباز
...
1. مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز
بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
...
1. منت خدیرا که پس از هجر دیر باز
بخت رمیده روی بوصلم نهاد باز
...
1. جهان جود و کرم ای پناه اهل نیاز
بروی خلق در خرمی ز لطف تو باز
...
1. چیست آن گوهر که هست از لعل تاجی برسرش
وز پرند آل دائم گرته ئی اندر برش
...
1. گردش گردون بکامم گر نباشد گو مباش
ورز مهرش بر سرم افسر نباشد گومباش
...
1. چگویم ازین روزگار مخادع
چه آمد رهی را بروی از وقایع
...
1. گر شود در عشق جانان جان شیرینم تلف
هر زمان افزون بود دل را بمهر او شعف
...
1. حبذا دارالحدیثی کز معالی و شرف
زیبد ار دارد بمهر و مه شرف
...
1. زهی صدر وزارت را ز رأی روشنت رونق
کمینه منظر قدرت رواق طارم ازرق
...