17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 که برد رونق کان و که داد خجلت قلزم بجز طغایتمور خان جم دوم بتعظم

2 شهی که پای بر اورنگ خسروی چو رسیدش سپهر افسر منت نهاد بر سر مردم

3 زفرط حکمت و رفعت چو آصف است و سلیمان بوقت کوشش و بخشش چو حاتم است و چو رستم

4 جهان ز معدلت او چنان شدست که روزی رعیتی نرود پیش حاکمی بتظلم

1 هر گه که نام مجلس مولی همی برم قدر سخن بپایه اعلی همی برم

2 مولی ملوک مملکه الفضل و العلی کاندر ثناش شعر بشعری همی برم

3 ای رکن حصن شرع مشید برای تو در مدحتت چو دست با نشی همی برم

4 حقا که از میامن اوصاف ذات تو از لطف نظم آب ثریا همی برم

1 ترا سزد بصفا ماه آسمان گفتن ترا بحسن توان زینت جهان گفتن

2 اگر تو از درم ای حور چهره باز آئی توان مقام مرا خلد جاودان گفتن

3 کج است در نظر قد چون صنوبر تو سخن ز راستی سرو بوستان گفتن

4 اگر تو قصد بجانم کنی روا نبود به پیش طلعت جانان مرا ز جان گفتن

1 ای پیک پی خجسته نسیم سپیده دم وی چون مسیح و خضر مبارک دم و قدم

2 از راه لطف عرضه کن اخلاص بنده وار جائی که همچو کعبه منیع است و محترم

3 یعنی جناب آنکه فلک بهر بندگی قامت زداست بر در او حلقه وار خم

4 فهرست کارنامه شاهان روزگار آن مقصد طوایف و آن مرجع امم

1 دوش وقت صبحدم از لطف رب العالمین هاتفی در گوش هوشم گفت کای ابن یمین

2 تا بکی محنت کشی زین پس زمان راحتست سر بر آر از خواب و خیز ایندولت بیدار بین

3 خطه فریومدا کنون شد ز نزهت آنچنانک از خجالت کرد پنهان روی ازو خلد برین

4 گفتمش این بقعه ویران عمارت از چه یافت بازگو با من گر این معنی همیدانی یقین

1 باز آمدم بحضرت سلطان دین پناه خورشید خسروان جهان سایه اله

2 نی من بخود بچنین منزلت رسم مشکل توان رسید ز ماهی بر اوج ماه

3 گر جذبه عنایت دارای کشورم سوی جناب خود ننمودی بلطف راه

4 همچون منی پیاده ز اسب مراد خویش فرزین صفت چگونه شدی همنشین شاه

1 هوای آنرخ چون ماه و زلف غالیه گون بهیچ حال نخواهد شد از سرم بیرون

2 غلام دلبر خویشم که بامداد پگاه چو سر ز حبیب بر آرد بطالع میمون

3 روا بود که پدید آید آفتاب دگر ز عکس چهره او بر سپهر آینه گون

4 پیام دادم و گفتم که بوسه ایم بده بگیر جان بعوض گر چه هست غرقه بخون

1 زهی جمال تو خورشید آسمان کرم وجود پاک تو سر خیل دودمان کرم

2 علاء دولت و ملت توئی که یافت خرد خجسته حضرت والات را مکان کرم

3 دعای دولت تو ورد خویشتن کردی گر اقتدا بسخن داشتی زبان کرم

4 بصد قران فلک اندر زمانه ننماید بسان همت تو گوهری ز کان کرم

1 هزار شکر و سپاسم ز خالق ثقلین که باز کرد ز لطف خودم قریرالعین

2 بنور طلعت میمون قدوه النقبا ستوده سرور اولاد تارک الثقلین

3 سپهر مهر فتوت جهان جان کرم علاء دولت و دین افضل زمانه حسین

4 بزرگوار امیری که بر قضا همه وقت ادای واجب حکمش بود فریضه چو دین

1 صبحدم بر خاک کویش بگذاری باد شمال بیتو گو هستم در آتش ای بلطف آب زلال

2 جان مهجور از تن رنجور دور از روی تو کرد خواهد تا جوار حضرت حق انتقال

3 میکند بر چشم عشاق تو خواب خوش حرام غمزه جادوی پر نیرنگت از سحر حلال

4 هیچ تیری از کمان ابروی مشکین تو بر نخیزد تا نگیرد طایر روحم ببال

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی