17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 یارب این خرم نسیم از عالم جان می‌رسد یا ز بستان ارم یا باغ رضوان می‌رسد

2 یا دم پیراهن یوسف شده همراه او از برای نور چشم پیر کنعان می‌رسد

3 یا مشام جان پاک مصطفی را از یمن همدم آه اویس انفاس رحمان می‌رسد

4 یا ز بهر شادی دل‌های غم فرسودگان از خم زلفین مشک‌افشان جانان می‌رسد

1 زهی خجسته شبی کز درم نسیم سحر بفرخی و سعادت بمن رسید خبر

2 که تاج دولت و دین سرور زمان و زمین که بر زمین و زمان باد تا ابد سرور

3 خدایگان جهان آنکه با جلالت و قدر نزاد مثل وی از مادر زمانه پسر

4 ستوده تاجوری خسروی شهنشاهی که زیب و زینت گاهست و زیور افسر

1 نامد الحق اینچنین فیروز کآمد شهریار رستم از مازندران وز هفت خوان اسفندیار

2 آتش قهرش چو خاک راه کرده پایمال دشمنان باد پیما را به تیغ آبدار

3 اینچنین باشد بلی شاهی که باشد رایتش بخت و نصرت بر یمین و فتح و دولت بر یسار

4 قهرمان دین و دولت شهریار شرق و غرب آفتاب ملک و ملت سایه پروردگار

1 منت ایزد را که بخت نوجوان پیرانه سر رهنمایم گشت سوی شهریار بحر و بر

2 سرور و سردار شرق و غرب تاج ملک و دین داور و دارای گیتی خسرو جمشید فر

3 آنک می بینند خلقان جهان او را کنون آنچه زین پس دید خواهند از امام منتظر

4 و آنکه روز کین بهیبت گر بگردون بنگرد اختر از گردون جهد بیرون چو از آتش شرر

1 زهی عقیق تو افشانده بر روان گوهر ز شرم روی تو آبیست ناروان گوهر

2 گهر فشانی لعلت چو آیدم در چشم فتد ز چشم من زار ناتوان گوهر

3 سرشگ بر مژه من ز عکس دندانت چنان نشست که بر پیکر سنان گوهر

4 چو لب بخنده گشائی ز در دندانت نشست در صدف جان عاشقان گوهر

1 هر چند مدتی شدم از روی اضطرار دور از جناب حضرت میمون شهریار

2 شاه جهان پناه که بر تخت خسروی یک تا جور ندید چو او چشم روزگار

3 شاه جهان طغایتمور خان که ملک را آورده ز ابر معدلت آبی بروی کار

4 اما امید هست که بار دگر کشم در دیده خاک درگه عالیش سرمه وار

1 حبذا این قصر جانپرور که تا گشت آشکار کرد پنهان رخ ز شرم او بهشت کردگار

2 از لطافت هست تا حدی که جفتش در جهان کس نبیند غیر ازین فیروزه طاق زرنگار

3 در خوشی آن منزلت دارد که دی مه را در او عقل کارآگاه نشناسد ز فصل نوبهار

4 از هوای جانفزای او عجب نآید مرا گر سخن گوید درو صورت که باشد بر جدار

1 فروغ صبح سعادت جهان منور کرد نسیم نصرت حق ملک جان معطر کرد

2 فتاد نیک و بد کار خلق با شاهی که در امور جهان ایزدش مخیر کرد

3 شهی که خنجر او کرد در مساکن خصم که ذوالفقار علی در حصار خیبر کرد

4 محیط مرکز شاهنشهی طغایتمور که مشکلات جهان ایزدش میسر کرد

1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز

2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز

3 زدون نوازی تو هر که بد برهنه چو سیر لباس گشت وجودش تمام همچو پیاز

4 مرا که همچو صراحی مدام خون گریم روا بود که کنم چون پیاله دل پرداز

1 گاه آن آمد که عالم جمله باغستان شود صحن بستان از خوشی چون روضه رضوان شود

2 نرگس رعنا زمستی سر نهد بر پای سرو غنچه را لب از خواص زعفران خندان شود

3 زلف سنبل را بیفشاند صبا مشاطه وار و از دم عنبر نسیمش سایه بخش جان شود

4 ابر نیسانی برسم دایگی طفل باغ از برای شیر دادن جمله تن پستان شود

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی