17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 دوش نسیم سحر بادم مشک وز باد نزد من آمد مرا مژده جانبخش داد

2 گفت که دارای ملک خسرو جمشید فر آنکه مشید از اوست قاعده دین و داد

3 خسرو گردنکشان یحیی سلطان نشان کز غم اعدای او شد دل احباب شاد

4 قاعده عدل را کرد ممهد چنانک تا با بد در جهان رسم ستم بر فتاد

1 رسید خسرو عادل بطالع مسعود بمنتهای مراد و بغایت مقصود

2 سر ملوک زمان شهریار روی زمین خدایگان سلاطین وجیه دین مسعود

3 چو آفتاب جهان سروری جهانگیری که باد سایه عالیش تا ابد ممدود

4 جواز بر رخ ماه ار بخط او نبود طریق منزل اول بر او بود مسدود

1 زهی بسلسله زلف مشگبار مجعد دل شکسته چون من هزار کرده مقید

2 ربوده گوی لطافت بصولجان سر زلف ز دلبران سهی قد و شاهدان سمن خد

3 گشاده هندوی زلفت بتاب دست تطاول کشیده غمزه ترکت ز جفن تیغ مهند

4 صبا ز روی تو شبگیر نسخه ئی بچمن برد عروس گل بتماشا برون دوید ز مسند

1 زلف تو بر دو هفته قمر چون مقر کند آشوبها به پشتی دور قمر کند

2 چون روی تست فاتحه خرمی دلم اخلاص بندگی تو دائم زبر کند

3 بر حد تیغ و نوک سنان گر بسوی تو باشد رهی قدم از فرق سر کند

4 دانی که من چنین ز چه دیوانه گشته ام هر عاقلی که بر سر کویت گذر کند

1 شاه عالم روز کین چون قصد دشمن می‌کند تیغش از یک تن دو و تیر از دو یک تن می‌کند

2 شاه شاهان جهان آنکو به گرز گاوسار شیرمردان را به گاه حمله چون زن می‌کند

3 سرور گردنکشان سلطان نظام ملک و دین آنکه ملک و دین ازو فرش مزین می‌کند

4 آب تیغش می‌دهد چون خاک خصمش را به باد همچو آتش گرچه حصن از سنگ و آهن می‌کند

1 شاه جهان چو رخش بمیدان در آورد مه را چو گوی درخم چوگان در آورد

2 آنشاه دین پناه که ارباب کفر را تیغش بعنف از در ایمان در آورد

3 نوشیروان و حاتم و داد و دهش ولیک در کینه رسم رستم دستان در آورد

4 شاهی که از هوای عدم باز همتش سیمرغ را بیک لگد آسان در آورد

1 شاد باش ای دل که بختت پیشوایی می‌کند سوی نویین جهانت رهنمایی می‌کند

2 خسرو خسرو نشان تالش که از بهر خدای اهل دانش را به مردی کدخدایی می‌کند

3 آن سرافرازی که خاک پای گردون‌سای او از شرف در چشم اختر توتیایی می‌کند

4 و آنک شمع خاوری از رأی او پروانه‌ای‌ست کاندرین منظر همیشه روشنایی می‌کند

1 شاد آنک عیش برطرف بوستان کند وین موسم بهار بفصل خزان کند

2 فصل بهار موسم گلها و لاله هاست فصل خزان حقیقت آنرا بیان کند

3 اطفال باغ فصل خزان گر شوند پیر باد بهار باز ز سرشان جوان کند

4 سرمایه نشاط درین هر دو موسم است شاد آنک او موافقت هر دوشان کند

1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد

2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد

3 از زخم تیر کرد عدو را چو خارپشت وانگه سرش بسینه درون چون کشف نهاد

4 در عهدش آنکه داشت بیکجو ستم روا در زیر چوب معدلتش تن چو کف نهاد

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی