صبا بهر شکن از زلف از ابن یمین فریومدی قصیده 59
1. صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد
شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
...
1. صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد
شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
...
1. صبح سعادت از افق خرمی دمید
ساقی بیار باده که وقت طرب رسید
...
1. صبح صادق بیرق نور از افق چون برکشید
خسرو سیارگان از باختر لشکر کشید
...
1. عید نو بر خسرو خسرو نشان فرخنده باد
رأی ملک آرای او را شاه انجم بنده باد
...
1. فروغ صبح سعادت جهان منور کرد
نسیم نصرت حق ملک جان معطر کرد
...
1. گاه آن آمد که بر کف ساقیان ساغر نهند
رخت اندوه دل آزادگان بر در نهند
...
1. گاه آن آمد که عالم جمله باغستان شود
صحن بستان از خوشی چون روضه رضوان شود
...
1. مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد
بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
...
1. مقدم میمون نوئین جهان فرخنده باد
عمر او درکامرانی تا ابد پاینده باد
...
1. یارب این نکهت عنبر ز کجا میآید
گر نه از صحن چمن باد صبا میآید
...
1. یا رب از من خبری سوی خراسان که برد
قصه درد دل من سوی درمان که برد
...
1. یکچند بکام دلم ایام زمان داد
تا عاقبتم قبله اقبال نشان داد
...