17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 آن پریچهره که صد عاشق زارش باشد همچو من بسته بهر موی هزارش باشد

2 آتشی در دل من قهر تو افروخت چنانک شعله صاعقه برقی ز شرارش باشد

3 سرگلزار ندارم نکنم میل بگل تا مرا پای دل آزرده خارش باشد

4 گنج حسن است رخ او نتوان داد ز دست گر چه از غالیه صد حلقه مارش باشد

1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد

2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد

3 از زخم تیر کرد عدو را چو خارپشت وانگه سرش بسینه درون چون کشف نهاد

4 در عهدش آنکه داشت بیکجو ستم روا در زیر چوب معدلتش تن چو کف نهاد

1 زهی بسلسله زلف مشگبار مجعد دل شکسته چون من هزار کرده مقید

2 ربوده گوی لطافت بصولجان سر زلف ز دلبران سهی قد و شاهدان سمن خد

3 گشاده هندوی زلفت بتاب دست تطاول کشیده غمزه ترکت ز جفن تیغ مهند

4 صبا ز روی تو شبگیر نسخه ئی بچمن برد عروس گل بتماشا برون دوید ز مسند

1 ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست

2 منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی هر جا که میروی همه جای تبذلست

3 بگشای حلق بلبله تا قلقلی کند کاندر چمن ز بلبل سرمست غلغلست

4 بی می دمی مباش که هنگام نوبهار شاهد گلست و مطرب خوشگوی بلبلست

1 این منم یا رب که بختم پیشوایی می‌کند دولت بیگانه طبعم آشنایی می‌کند

2 آنچه محبوبست می‌جوید به من پیوستگی و آنچه دل زو می‌رمد از من جدایی می‌کند

3 در شب تاریک فکرت رغم انف روزگار اختر فیروز روزم روشنایی می‌کند

4 بی‌گمان از شام نکبت رستگاری حاصل است هرکرا صبح سعادت پیشوایی می‌کند

1 خرم دلی که مجمع سودای حیدرست فرخ سری که خاک کف پای حیدرست

2 جائیکه جبرئیل بدانجا نمیرسد برتر هزار مرتبه ز آن جای حیدرست

3 در دعوت ملائکه بر خوان آرزو هر نعمتی که هست به آلای حیدرست

4 در خطیر معرفت سر کاینات یک قطره حقیر ز دریای حیدرست

1 نوری که هست مطلع آن هل اتی علیست خلوت نشین صومعه اصطفا علیست

2 مهر سپهر حکمت و جان و جهان فضل فهرست کارنامه اهل صفا علیست

3 آنکس که بت پرستی و میخوارگی نکرد سلطان اولیاء و شه اصفیا علیست

4 آنکس که در یقینش نگنجد زیادتی صد بار اگر ز پیش بر افتد غطا علیست

1 جهان پیر را دولت جوانست که ارغونشاه نوئین جهانست

2 پناه ملک ارغونشاه عادل که اندر ملک چون در تن روانست

3 زیمن عدل او سیمرغ فتنه بگوشه گیری زاغ کمانست

4 هما آسا عقاب رایت او ز روی خاصیت سلطان نشانست

1 ساقی الاصحاب مائا بارقا کالنار هات لا تدافعنی و سافحنی به واذکر ولات

2 ای برخ مانند آتش وی بلب آب حیات کشتئی میران ز دریای غم ار خواهی نجات

3 راحتی لا تهجریها ساعه من راحتی ان فی التأخیر آفات و وقت العیش فات

4 تلخ شورانگیز در ده تا کند ابن یمین کام جان شیرین که هست آن تلخ را اصل از نبات

1 زلف تو بر دو هفته قمر چون مقر کند آشوبها به پشتی دور قمر کند

2 چون روی تست فاتحه خرمی دلم اخلاص بندگی تو دائم زبر کند

3 بر حد تیغ و نوک سنان گر بسوی تو باشد رهی قدم از فرق سر کند

4 دانی که من چنین ز چه دیوانه گشته ام هر عاقلی که بر سر کویت گذر کند

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی