17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 ای سایه خدای توئی همچو آفتاب با خاص و عام بر سر اظهار تربیت

2 گرد بسیط خاک فلک دورها بگشت قادر نیافت کس چو تو برکار تربیت

3 مهر ترا مهندس فکر تو دوختست بر هر دلی که هست ز مسمار تربیت

4 من بنده کمینه که ننواخت مدتی لطف توأم بلفظ گهر بار تربیت

1 جهان پیر را دولت جوانست که ارغونشاه نوئین جهانست

2 پناه ملک ارغونشاه عادل که اندر ملک چون در تن روانست

3 زیمن عدل او سیمرغ فتنه بگوشه گیری زاغ کمانست

4 هما آسا عقاب رایت او ز روی خاصیت سلطان نشانست

1 چون فلک از آفتاب مشعله ئی درگرفت عرصه آفاق را جمله در آذر گرفت

2 خسرو سیاره چون تیغ ضیا برکشید لشکر ظلمت شکست کشور اختر گرفت

3 زر گر فطرت بلطف صنع خود اظهار کرد قصر زمرد اساس در ورق زر گرفت

4 باز سفید فلک از افق اندر پرید بیضه زاغ سیاه در کنف پر گرفت

1 حبذ اطاقی که جفت این رواق اخضرست وز بلندی مر زمین را آسمانی دیگرست

2 منتهای اوج او را کس نداند تا کجاست اینقدر دانند کز ایوان کیوان برترست

3 طارم نیلوفری زیر و زبر از رشک اوست گر چه از روی معالی بر جهانی دیگرست

4 تا موذن بر سر ایوان او باشد بپای قامتش ز آسیب چرخ چنبری چون چنبرست

1 خرم دلی که مجمع سودای حیدرست فرخ سری که خاک کف پای حیدرست

2 جائیکه جبرئیل بدانجا نمیرسد برتر هزار مرتبه ز آن جای حیدرست

3 در دعوت ملائکه بر خوان آرزو هر نعمتی که هست به آلای حیدرست

4 در خطیر معرفت سر کاینات یک قطره حقیر ز دریای حیدرست

1 دو سه روزی دگرم جان بر تن مهمانست بعد ازین وقت جدائی و وداع جانست

2 گه آنست که جان خو ز بدن باز کند که میان من و جان وقت غم هجرانست

3 غم تن نیست که تن در وطن خویشتنست غم جانست که او را ره بی پایانست

4 آه از آنروز که عزم سفرم باید کرد اولین منزل من عرصه گورستانست

1 ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست

2 منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی هر جا که میروی همه جای تبذلست

3 بگشای حلق بلبله تا قلقلی کند کاندر چمن ز بلبل سرمست غلغلست

4 بی می دمی مباش که هنگام نوبهار شاهد گلست و مطرب خوشگوی بلبلست

1 ساقی الاصحاب مائا بارقا کالنار هات لا تدافعنی و سافحنی به واذکر ولات

2 ای برخ مانند آتش وی بلب آب حیات کشتئی میران ز دریای غم ار خواهی نجات

3 راحتی لا تهجریها ساعه من راحتی ان فی التأخیر آفات و وقت العیش فات

4 تلخ شورانگیز در ده تا کند ابن یمین کام جان شیرین که هست آن تلخ را اصل از نبات

1 شهریارا ماه روزه بر تو میمون باد و هست همچو عیدت روزها یکسر همایون باد و هست

2 تاج ملک و دین علی کز صبغه الله تا ابد بخت روز افزونت را رخساره گلگون باد و هست

3 نو عروس ملک را همچون تو دامادی نخاست جای آن داری بگویم بر تو مفتون باد و هست

4 خاک پایت کز شرف تاج سرشاهان بود چون گل از خون دل اعدات معجون باد و هست

1 کار ملک و دین بحمدالله نظام از سرگرفت مصطفی بطحا گشاد و مرتضی خیبر گرفت

2 رایت منصور شاه از عون یزدان هر زمان لشکری دیگر شکست و کشوری دیگر گرفت

3 خسرو جمشید فر سلطان نظام ملک و دین آنکه ملک و دین از صد فرخی و فر گرفت

4 سرور گردنکشان یحیی که چون الیاس و خضر از مددکاری ایزد ملک بحر و بر گرفت

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی