17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 مرا چو یاد خراسان گذر کند بضمیر ز خون دیده کنم همچو لاله برگ زریر

2 چنانم آتش دل بر فلک زبانه زند که یک شرر بود از شعله هاش چرخ اثیر

3 اگر چه بیرخ احبابم وز چرخ نفور و گر چه با غم اصحابم و هزار نفیر

4 ولی شراب و ربابم مرتبست مدام شراب خون دلست و رباب ناله زیر

1 یارب این نکهت عنبر ز کجا می‌آید گر نه از صحن چمن باد صبا می‌آید

2 معتدل گشت هوا وز اثرش عالم پیر خوش‌تر و تازه‌تر از عهد صبیٰ می‌آید

3 گل به صد غَنج رخ از غنچه برون می‌آرد وز طرب بلبل خوشگو به نوا می‌آید

4 بر درختان چمن بس که در افشاند سحاب شاخ را بین که چه با برگ و نوا می‌آید

1 فرخنده باد مقدم عید خجسته فر بر روزگار دولت دارای بحر و بر

2 فرمانده بسیط زمین سرور زمان سلطان وجیه دولت و دین شاه دادگر

3 آن صفدر زمانه که در شأن رایتش نازل شد از سپهر برین آیت ظفر

4 تاراج حادثات به بدخواه ملک او نگذاشت غیر دیده و لب هیچ خشگ و تر

1 گاه آن آمد که بر کف ساقیان ساغر نهند رخت اندوه دل آزادگان بر در نهند

2 مجلس عشرت کنند از خرمی همچون بهشت واندر او ساغر بجای چشمه کوثر نهند

3 مطربان خوش نوا بنیاد عیش و خرمی بر ثنای حضرت شاه فریدون فر نهند

4 شاه شرق و غرب تاج دولت و ملت علی آنکه پای تخت او بر تارک اختر نهند

1 دوش بی هیچ خبر کوکبه باد سحر بر در حجره من کرد بصدلطف گذر

2 حلقه بر در زد و چون باز گشادند درش اندر آمد ز در و غم ز دلم رفت بدر

3 دم بر افتاده و سر تا قدمش گرد آلود مست و بیچاره ز سختی ره و رنج سفر

4 چون بر آسود زمانی پس از آنش گفتم خیر مقدم ز کجا پرسمت ای باد سحر

1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد

2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد

3 بدان لغات درینمدت ار دلم خواهد که داد شرح شهنشاه کامران بدهد

4 بصد هزار صفت گر چه بیش نتواند که شرح عشر عشیر یکی از آن بدهد

1 یا رب از من خبری سوی خراسان که برد قصه درد دل من سوی درمان که برد

2 سخن ذره که گوید بر خورشید فلک ناله بلبل شیدا بگلستان که برد

3 کس ندانم که رساند بر جانان سخنم از گدائی سخنی بر در سلطان که برد

4 زلف او را چو پریشانی خود هست تمام پیش او نام دل زار پریشان که برد

1 صبح صادق بیرق نور از افق چون برکشید خسرو سیارگان از باختر لشکر کشید

2 شاه ترک از باختر با تیغ زرین حمله کرد رای هند از رأی او رایت سوی خاور کشید

3 شد روان کشتی برود نیل چون ملاح غیب بادبان از پرنیان زرنگارش در کشید

4 نو عروس گلعذار طارم نیلوفری از حریر زرکش اندر فرق سر معجر کشید

1 منت خدایرا که بتوفیق کردگار نامی که جست یافت جهانگیر نامدار

2 نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین آنکس که روزگار بدو دارد افتخار

3 هر آرزو که داشت نهان در میان دل بخت جوان نهاد بشادیش در کنار

4 از یمن بخت و طالع سعد و نفاذ حکم هر کام دل که خواست بدان گشت کامکار

1 اگر بیابم از آن ترک دلستان بوسه ز حور یافته باشم درینجهان بوسه

2 بر آسمان لطافت مهی است عارض او خوشا اگر دهد آن ماه آسمان بوسه

3 گر آشکار نکردی ز ناز کی رخ او نشان بوسه برو داد می نهان بوسه

4 بخواب لعل لبش را نهان ببوسیدم هنوز در سخنم هست ذوق آن بوسه

آثار ابن یمین فریومدی

17 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی