آثار بیدل دهلوی

صفحه 39 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 زان اشک‌که چون شمع زچشم‌تر من ریخت مجلس همه‌رنگین شد و گل در بر من ریخت

2 آهنگ غروری چو شرر در سرم افتاد تا چشم به پرواز گشودم پر من ریخت

3 افسون غنا خواب مرا تلخ برآورد این آب نمک بود که بر گوهر من ریخت

4 آن روز که یازید جنون دست حمایت مو چتر شد و سایهٔ ‌گل بر سر من ریخت

1 د‌ی ترنگی از شکست ساغرم ‌کل ‌کرد و ریخت ششجهت ‌کیفیت چشم ترم‌ گل‌ کرد و ریخت

2 شب چو شمعم وعدهٔ دیدار در آتش نشاند تا سحر آیینه از خاکسترم‌گل‌کرد و ریخت

3 خلوت رازم بهشت غیرت طاووس‌ گشت رنگها چون حلقه بیرون درم‌ گل‌کرد و ریخت

4 تا تجرد از اثر پرداخت اجزای مرا سایه همچون ‌مو، ز جسم‌لاغری ‌گل ‌کرد و ریخت

1 صبحدم سیاره بال افشاند از دامان شب وقت پیری ریخت از هم عاقبت دندان شب

2 اشک حسرت لازم ساز رحیل فتاده است شبنم صبح است آثار نم مژگان شب

3 برنمی‌آید بیاض چشم آهو از سواد صبح اقبال جنونم نشکند پیمان شب

4 در هوای دود سودا هوشم از سر رفته است آشیان از دست داد این مرغ در طیران شب

1 بسکه شد از تشنه‌کامیهای ما نایاب آب دست ازنم شسته می‌آید به روی آب‌، آب

2 هیچکس زگردش‌گردون نم فیضی نبرد کاش ترگردد ز خشکیهای این دولاب آب

3 دم مزن‌گر پاس ناموس حیا منظورتست موج‌تاگل‌کردهم چنگ‌است‌و هم‌مضراب‌آب

4 انفعال آخر به داد خودسریها می‌رسد می‌کشد از چنگ آتش دامن سیماب آب

1 نشسته‌ایم به یادت زگریه تنگ در آب شکسته‌ایم چوگوهر هزار رنگ در آب

2 همین نه طاقتم ازگریه داغ خودداری‌ست نشست دست ز تمکین‌کدام سنگ درآب

3 در ملایمتی زن ز حاسد ایمن باش که‌شعله را به خس و خارنیست جنگ درآب

4 کراست بر لب جوآرزوی مطرب ومی شکسته است نواهای موج چنگ در آب

1 ببند چشم و خط هرکتاب را دریاب ز وضع این دو نقط انتخاب را دریاب

2 جهان خفته به هذیان ترانه‌ها دارد توگوش واکن و تعبیر خواب را دریاب

3 هزار رنگ من و ما ودیعت نفسی‌ست دو دم قیامت روز حساب را دریاب

4 بهار می‌گذرد مفت فرصت است ای شیخ قدح به خون ورع زن شراب را دریاب

1 تا از آن پای نگارین بوسه‌ای‌کرد انتخاب جام در موج شفق زد حلقهٔ چشم رکاب

2 تا به بحر شوق چون گرداب دارم اضطراب نیست نقش خاتم من جز نگین پیچ و تاب

3 از دهان بی‌نشانت هیچ نتوان دم زدن سوختم زین معنی موهوم خاموش جواب

4 جام گل را از می رنگت جگر چون لاله داغ وز نگاهت شیشهٔ می را نفس چو شبنم آب

1 ای منت عرق زجبینت برآفتاب ساغر زند مگر به چنین‌کوثر آفتاب

2 بر صفحه‌ای‌که وصف جمالت رقم زنند از رشتهٔ شعاع‌کشد مسطر آفتاب

3 هیهات بی‌رخت شب ما تیره روز ماند خون شد دل و نتافت بر این‌کشور آفتاب

4 دریای بیقراری ما راکنار نیست هرگزبه هیچ جا نکند لنگرآفتاب

1 چه دارد این صفات حاجت آیات به جز ورد دعای حضرت ذات

2 غنا و فقرهستی لا والاست گدایی نفی و شاهنشاهی اثبات

3 فسون ظاهر و مظهر مخوانید خیال است این چه تمثال و چه مرآت

4 جهان گل کردهٔ یکتایی اوست ندارد شخص تنها جز خیالات

1 طرب در این باغ می‌خرامد ز ساز فرصت پیام بر لب ز نرگس اکنون مباش غافل‌که نی‌گرفته‌ست جام بر لب

2 اگر به معنی رسیده باشی خروش مستان شنیده باشی چو برگ تاک‌اند اهل مشرب نهفته ذکر مدام بر لب

3 رساند خلقی ز هرزه رایی به عرصهٔ قدرت‌آزمایی هجوم اشغال ژاژخابی چو توسن بی‌لجام بر لب

4 به‌خودفروشی‌ست عزت‌و شان‌به‌حرف و صوت‌است فخر یاران تو هم به قدرنفس پر افشان چو دستگاه‌کلام بر لب

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی