گفتگو صد رنگ ناکامی دماند از بیدل دهلوی غزل 298
1. گفتگو صد رنگ ناکامی دماند از کامها
وصل هم موهوم ماند از شبههٔ پیغامها
1. گفتگو صد رنگ ناکامی دماند از کامها
وصل هم موهوم ماند از شبههٔ پیغامها
1. چیست این باغ و این شکفتنها
سرآبی و سیر روغنها
1. در باغ دل نهان بود از رفتگان نشانها
این آتش آگهی داد ما را ز کاروانها
1. ای آینهٔ حسن تمنای تو جانها
اوراق گلستان ثنای تو زبانها
1. ای داغ کمال تو عیانها و نهانها
معنی به نفس محو و عبارت به زبانها
1. ای گرد تکاپوی سراغ نو نشانها
وامانده اندیشهٔ راه تو گمانها
1. این انجمن عشق است توفانگر سامانها
یک لیلی و چندین حی، یک یوسف و کنعانها
1. زهی چون گل به یاد چیدن از شوق تو دامانها
چو صبح آوارهٔ چاک تمنایت گریبانها
1. چو سایه چند به هر خاک جبهه سودنها
که زنگ بخت نگردد کم از زدودنها
1. چو اشک آن کس که میچیند گل عیش از تپیدنها
بود دلتنگ اگر گوهر شود از آرمیدنها
1. چو شمعم از خجالت رهنمود نارسیدنها
به جای نقش پا در پیش پا دارم چکیدنها
1. فلک این سرکشی چند از غبار آرمیدنها
نمیبایست از خاک اینقدر دامن کشیدنها