آثار بیدل دهلوی

صفحه 24 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 چون نگاه از بس به ذوق جلوه همدوشیم ما یک مژه تا واشود صد دشت آغوشیم ما

2 حیرت ما ازدرشتیهای وضع عالم است دهرتاکهسار شد آیینه می‌جوشیم ما

3 شمع فانوس حباب از ما منورکرده‌اند روشنی داریم چندانی‌که خاموشیم ما

4 چشم‌بند غفلت هستی تماشاکردنی‌ست دهرشور محشرست وپنبه درگوشیم ما

1 حیرتیم اما به وحشتها هماغوشیم ما همچوشبنم با نسیم صبح همدوشیم ما

2 هستی موهوم مایک لب‌گشودن بیش نیست چون‌حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما

3 شور این دریا فسون اضطراب ما نشد از صفای دل چوگوهر پنبه درگوشیم ما

4 خواب ما پهلو نزد بر بستر دیبای خلق ازنی مژگان خود چون چشم خس پوشیم ما

1 زین گلستان درس دیدارکه می‌خوانیم ما اینقدر آیینه نتوان شدکه حیرانیم ما

2 سنگ این‌کهسار آسایش خیالی بیش نیست از زمینگیری همان آتش به دامانیم ما

3 عالمی را وحشت ما چون سحرآواره‌کرد چین‌فروش دامن صحرای امکانیم ما

4 سینه چاک غیرتیم از ننگ همچشمی مپرس هرکه بر رویت‌گشاید چشم‌، مژگانیم ما

1 با همه افسردگی مفت تماشاییم ما موجها د‌ارد پری چندان که میناییم ما

2 رنگها گل کرده‌ایم‌اما در آغوش عدم بیضهٔ طاووس ز زیر بال عنقاییم ما

3 منزل ما محمل ما، سعی ما افتادگیست همچو اشک ازکاروان لغزش پاییم ما

4 بیخودی‌عمری‌ست ازدل‌می‌کشد رخت‌نفس تا برون خود جهانی دیگر آراییم ما

1 به طوق فاخته نازد محبت از فن ما که زخم تیغ تو دارد طواف‌گردن ما

2 زبان ناله ببستیم زین ادب‌که مباد تبسم توکشد ننگ لب‌گزیدن ما

3 عیان نشد زکجا مست جلوه می‌آیی فدای طرز خرامت ز خویش رفتن ما

4 به شکر عجز چه مقدار دانه نازکند بلندکرد سر ما ز پا فتادن ما

1 بی‌توچون شمع زضعف تن ما رنگ ما خفت به‌پیراهن ما

2 نقش پاییم ادب‌پرور عجز مژه خم می‌شود از دیدن ما

3 خاک ما گرد قیامت دارد حذر از آفت شوراندن ما

4 زندگی طعمهٔ کلفت‌گردید رشته‌ها خورده‌گره خوردن ما

1 چون شمع زآتشی‌که وفا زد به جان ما بال هماست بر سر ما استخوان ما

2 عمری‌ست هرزه تازی اشک روان ما کوگرد حیرتی‌که بگیرد عنان ما

3 شمشیر آب دادهٔ زنگ ملامتیم باشد درشت‌گویی مردم فسان ما

4 ما را نظربه فیض نسیم بهارنیست اشک است شبنم‌گل رنگ خزان ما

1 از بس‌گرفته است تحیر عنان ما دارد هجوم آینه اشک روان ما

2 گلها تمام پنبهٔ گوش تغافلند بلبل به هرز سر نکنی داستان ما

3 وضع خموش ما ز سخن دلنشین‌تر است با تیر احتیاج نداردگمان ما

4 حرف درشت ما ثمر سود عالمی‌ست گوهر دهد به جای شرر سنگ‌کان ما

1 داغیم چون سپند مپرس از بیان ما در سرمه بال می‌زند امشب فغان ما

2 عرض‌کمال ما عرق‌آلود خجلت است ابر است اگر بلند شود آسمان ما

3 ما را چو شمع باب‌گداز آفریده‌اند یعنی ز مغز نرمتر است استخوان ما

4 شبنم صفت ز بسکه سبکبار می‌رویم بوی گل است ناقه‌کش کاروان ما

1 غیر وحدت برنتابد همت عرفان ما دامن خویش است چون صحراگل دامان ما

2 شوق در بی‌دست‌وپایی نیست‌مأیوس طلب چون قلم سعل قدم می‌بالد از مژگان ما

3 معنی اظهار صبح از وحشت انشا کرده‌اند نامهٔ آهیم بیتابی همان عنوان ما

4 زین دبستان مصرع زلفی مسلسل خوانده‌ایم خامشی مشکل که‌گردد مقطع دیوان ‌ما

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی