آثار بیدل دهلوی

صفحه 22 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 افتاده زندگی به‌کمین هلاک ما چندان‌که وارسی به سر ماست خاک ما

2 ذوق گداز دل چقدر زور داشته‌ست انگور را ز ریشه برآورد تاک ما

3 بردیم تا سپهر غبار جنون چو صبح برشمع خنده ختم شد ازجیب چاک ما

4 تاب‌ و تب قیامت هستی کشیده‌ایم ازمرگ نیست آن هه تشویش و باک ما

1 به خیال چشم‌که می‌زند قدح جنون دل تنگ ما که هزار میکده می‌دود به رکاب‌گردش رنگ ما

2 به حضور زاویهٔ عدم زده‌ایم بر در عافیت که زمنت نفس‌کسی نگدازد آتش سنگ ما

3 به دل شکسته ازین چمن زده‌ایم بال‌گذشتنی که شتاب اگرهمه خون شود نرسد به‌گرد درنگ ما

4 کسی از طبیعت منفعل به‌کدام شکوه طرف شود نفس آبیار عرق مکن زحدیث غیرت جنگ ما

1 سلسلهٔ شوق‌کیست سر خط آهنگ ما رشته به پا می‌پرد از رگ گل رنگ ما

2 نقد جهان فسوس سهل نباید شمرد دل به‌گره بسته است آبله در چنگ ما

3 با همه افسردگی جوش شرار دلیم خفته پریخانه‌ای در بغل سنگ ما

4 درتپش آباد دل قطع نفس می‌کنیم نیست ز منزل برون جاده و فرسنگ ما

1 آیینهٔ چندین تب وتاب است دل ما چون د‌اغ جنون شعله نقاب است دل ما

2 عمری‌ست‌که چون آینه در بزم خیالت حیرت نگه یک مژه خواب است دل ما

3 ماییم و همین موج فریب نفسی چند سرچشمهٔ مگویید سراب است دل ما

4 پیمانهٔ ما پر شود آندم‌که ببالیم در بزم تو هم ظرف حباب است دل ما

1 هم آبله هم چشم پر آب است دل ما پیمانهٔ صد رنگ شراب است دل ما

2 غافل نتوان بود ازین منتخب راز هشدارکه یک نقطه‌کتاب است دل ما

3 باغی‌که بهارش همه سنگ است دل اوست دشتی‌که غبارش همه آب است دل ما

4 ما خاک ز جا بردهٔ سیلاب جنونیم سرمایهٔ صدخانه خراب است دل ما

1 نشود جاه و حشم شهرت خام دل ما این نگینها متراشید به نام دل ما

2 ذره‌ای نیست‌که بی‌شور قیامت یابند طشت‌نه چرخ فتاده‌ست ز بام دل ما

3 نشئهٔ دورگرفتاری ما سخت رساست حلقهٔ زلف‌که دارد خط جام دل ما

4 صبح هم با نفس ازخویش برون می‌آید که رسانده‌ست بر افلاک پیام دل ما؟

1 با سحر ربطی ندارد شام ما فارغ است از صاف‌، درد جام ما

2 دل به طوف خاک‌کویی بسته‌ایم تکمه دارد جامهٔ احرام ما

3 گربه امشب حسرت روی‌که داشت روغن‌گل بخت از بادام ما

4 از امل دل را مسخرکرده‌ایم پخته می‌جوشد خیال خام ما

1 مپسند جزبه رهن تغافل پیام ما لعل ترا نگین نگرفته‌ست نام ما

2 پوشیده نیست تیرگی بخت عاشقان آیینهٔ چراغ به دست است شام ما

3 کس با دل‌گرفته چه صید آرزوکند این غنچه وا شودکه‌گل افتد به دام ما

4 صد رنگ خون به جیب تأمل نهفته‌ایم ضبط نفس چنو زخم دل‌ست التیام ما

1 از حادث آفرینی طبع سقیم ما بر سایه خورد پهلوی شخص قدیم ما

2 آفاق را در آتش وآب جنون فکند خلد وجحیم صنعت امید وبیم ما

3 دل مبرم و حقیقت نایاب مدعاست برطورریخت برق فضولی‌کلیم ما

4 یکتایی آفرید لب خودستای عشق در نقطهٔ دهن الفی داشت میم ما

1 همچو عنقا بی‌نیاز عرض ایجادیم ما یعنی آن سوی جهان یک عالم آبادیم ما

2 کس درین محفل حریف امتیاز ما نشد پرفشانیهای بی‌رنگ پریزادیم ما

3 اشک‌یأسیم ای اثر از حال ما غافل مباش با دو عالم نالهٔ خون‌گشته همزادیم ما

4 شخص‌نسیان شکوه‌سنج‌غفلت احباب‌نیست تا فراموشی به خاطرهاست در یادیم ما

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی