آثار بیدل دهلوی

صفحه 20 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 بی‌ثمری حصار شد در چمن امید ما طرهٔ امن شانه‌زد سایهٔ برگ‌بید ما

2 آینه‌داری فنا ناز هوس نمی‌کشد خط به رقم‌کشیده‌اند از ورق سفید ما

3 دردسر جهان رنگ درخور دانش است و بس نیست به‌کسب عافیت غیرجنون مفید ما

4 دعوی احتیاج پوچ خجلت سعی‌کس مباد قفل جهان بی‌دری زنگ زد ازکلید ما

1 لغزشی خورده ز پا تا سر ما خنده دارد خط بی‌مسطر ما

2 ذره پر منفعل اظهار است کو هیولا وکجا پیکر ما

3 می‌نهد بر خط زنهار انگشت موی چینی زتن لاغرما

4 خنده زن شمع ازبن بزم‌گذشت گل بچینید ز خاکستر ما

1 نیست خاکسترما شعله صفت بسترما رنگ آرام برون تاخته ازپیکر ما

2 ناله‌ها در شکن دام خموشی داریم خفته پرواز در آغوش شکست پر ما

3 اشک شمعیم‌که از خجلت اظهار نیاز با عرق می‌چکد از جبههٔ خودگوهر ما

4 معنی آبلهٔ بسته به خون جگریم بی‌تأمل نگذشته‌ست‌کسی از سر ما

1 آخر به لو‌ح آ‌ینهٔ اعتبار ما چیزی نوشتنی‌ست به خط غبار ما

2 بزم از دل گداخته لبریز می‌شود مینا اگر کنند ز سنگ مزار ما

3 آتش به دامن است کف دست بی‌بران راحت مجو ز سایهٔ برگ چنار ما

4 ما و سراغ مطلب دیگر چه ممکن است در چشم‌ ما شکست ضعیفی غبار ما

1 خارج آهنگی ندارد سبحه و زنار ما می‌دود مرکز همان سر بر خط پرگار ما

2 از ادب‌پروردگان یاد تمکین توایم موی چینی می‌فروشد ناله درکهسار ما

3 سعی ماچون شمع‌بیتاب هوای نیستی‌ست تا پر رنگی‌ست ز خود می‌کند منقار ما

4 گرهمه‌مخمل شودخواب‌بهار اینجاتراست سایهٔ گل پر عرق‌ریزست درگلزار ما

1 سخت موهوم است نقش پردهٔ اظهار ما حیرت است آیینه‌دار پشت و روی کار ما

2 چون نگه در خانهٔ چشم خیال افتاده‌ایم سایهٔ مژگان تصور کن در و دیوار ما

3 ریزش خون تمنا، گل‌فروشی‌های رنگ پرفشانی‌های حیرت بلبل گلزار ما

4 ناله در پرواز دارد کوشش ما چون سپند کز گداز بال و پر وا می‌شود منقار ما

1 همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمارما چه قیامتی‌که نمی‌رسی زکنار ما به‌کنار ما

2 چو غبار ناله به نیستان نزدیم‌گامی از امتحان که ز خودگذشتن مانشد به‌هزارکوچه‌دچارما

3 چقدر ز خجلت مدعا زده‌ایم بر اثر غنا که چورنگ دامن خاک‌هم نگرفت خون شکارما

4 همه‌را به‌عالم بخودی قدحی‌ست از می عافیت سر و برگ‌گردش رنگ ببین چه خطی‌کشد به‌حصار ما

1 چون سروکلفتی چند پیچیده‌اند بر ما بار دگر نداریم دل چیده‌اند بر ما

2 بریک نفس نشاید تکلیف صد فغان بست نی‌های این نیستان نالیده‌اند بر ما

3 چون‌گوهر از چه‌جرأت زین ورطه سربرآریم امواج آستینها مالیده‌اند بر ما

4 در عرصه‌گاه عبرت چون رنگ امتحانیم هرجاست دست و تیغی یازیده‌اند بر ما

1 رنگ شوخی نیست درطبع ادب تخمیر ما حلقه می‌سازد صدا را نسبت زنجیر ما

2 مزرع بیحاصل جسم آبیار عیش نیست ناله بایدکاشتن در خاک دامنگیر ما

3 بی‌سبب چون سایه پامال دوعالم عبرتیم خواب‌کوتا مخملی بافد به خود تعبیر ما

4 نسخهٔ جمعیت‌دل‌گر به‌این آشفتگی‌ست نیست ممکن لب به هم آوردن ازتقریر ما

1 نغمه رنگ افتاده نقش بی‌نشان تأثیر ما مطربی کوکز سر ناخن‌کشد تصویر ما

2 سرمه تفسیر حیا عنوان‌کتاب عبرتیم تهمت تقریرنتوان بست برتحریر ما

3 قبل و بعد عالم تجدید، تجدید است و بس نیست تقدیمی‌که بیشی جوید ازتأخیر ما

4 از شرار سنگ نتوان بست نام روشنی رنگ شب درد چراغ خانهٔ دلگیر ما

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی