آثار بیدل دهلوی

صفحه 19 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 مپسند جزبه رهن تغافل پیام ما لعل ترا نگین نگرفته‌ست نام ما

2 پوشیده نیست تیرگی بخت عاشقان آیینهٔ چراغ به دست است شام ما

3 کس با دل‌گرفته چه صید آرزوکند این غنچه وا شودکه‌گل افتد به دام ما

4 صد رنگ خون به جیب تأمل نهفته‌ایم ضبط نفس چنو زخم دل‌ست التیام ما

1 سخت موهوم است نقش پردهٔ اظهار ما حیرت است آیینه‌دار پشت و روی کار ما

2 چون نگه در خانهٔ چشم خیال افتاده‌ایم سایهٔ مژگان تصور کن در و دیوار ما

3 ریزش خون تمنا، گل‌فروشی‌های رنگ پرفشانی‌های حیرت بلبل گلزار ما

4 ناله در پرواز دارد کوشش ما چون سپند کز گداز بال و پر وا می‌شود منقار ما

1 رنگ شوخی نیست درطبع ادب تخمیر ما حلقه می‌سازد صدا را نسبت زنجیر ما

2 مزرع بیحاصل جسم آبیار عیش نیست ناله بایدکاشتن در خاک دامنگیر ما

3 بی‌سبب چون سایه پامال دوعالم عبرتیم خواب‌کوتا مخملی بافد به خود تعبیر ما

4 نسخهٔ جمعیت‌دل‌گر به‌این آشفتگی‌ست نیست ممکن لب به هم آوردن ازتقریر ما

1 چون نگاه از بس به ذوق جلوه همدوشیم ما یک مژه تا واشود صد دشت آغوشیم ما

2 حیرت ما ازدرشتیهای وضع عالم است دهرتاکهسار شد آیینه می‌جوشیم ما

3 شمع فانوس حباب از ما منورکرده‌اند روشنی داریم چندانی‌که خاموشیم ما

4 چشم‌بند غفلت هستی تماشاکردنی‌ست دهرشور محشرست وپنبه درگوشیم ما

1 بسکه از ساز ضعیفی‌ها خبر داریم ما چنگ می‌گردیم اگر یک ناله برداریم ما

2 عاشقان را صندل آسودگی دردسرست تا به سر، دردی نباشد، دردسر داریم ما

3 ازکمال ما م‌می‌پرسی‌که چون آه حباب در خود آتش می‌زنیم از بس اثر داریم ما

4 خاک گردیدیم و از ما آبرویی گل نکرد رنگ و بوی سبزه‌های پی سپر داریم ما

1 آنچه نذر درگه آوردیم ما تحفه‌، شیئالله آوردیم ما

2 جان محزون پیشتاز عجز بود آه بر لب هرگه آوردیم ما

3 خاک پست و دامن گردون بلند عذر دست کوته آوردیم ما

4 آمدیم از عالم یکتا و لیک عالمی را همره آوردیم ما

1 تا بوی‌گل به رنگ ندوزد لباس ما عریان‌گذشت زین چمن امید ویاس ما

2 دل داشت دستگاه دو عالم ولی چه سود با ما نساخت آینهٔ خودشناس ما

3 خاکی و سایه‌ای همه‌جا فرش کرده‌ایم در خانه‌ای که نیست همین بس پلاس ما

4 آیینهٔ سراب خیالیم چاره نیست چسزی نموده‌اند به چشم قیاس ما

1 نشود جاه و حشم شهرت خام دل ما این نگینها متراشید به نام دل ما

2 ذره‌ای نیست‌که بی‌شور قیامت یابند طشت‌نه چرخ فتاده‌ست ز بام دل ما

3 نشئهٔ دورگرفتاری ما سخت رساست حلقهٔ زلف‌که دارد خط جام دل ما

4 صبح هم با نفس ازخویش برون می‌آید که رسانده‌ست بر افلاک پیام دل ما؟

1 پیش توانگرمنشان‌، پهلوی لاغر مگشا دست‌به‌هر دست‌مده‌، چشم به‌هردرمگشا

2 تا زیقینت به‌گمان‌، چشم نپوشند خسان بند نقاب سحرت در صف شبپر مگشا

3 همت تمکین نظرت نیست کم ازموج‌گهر جیب حیا تا ندری خاک شووپرمگشا

4 تا نفتد شمع صفت‌آتش‌ غارت به سرت در بر محفل ز میانت‌کمر زر مگشا

1 از سپند مایه می‌یابد سراغ ناله را گرد پیشاهنگ کرد این کاروان دنباله را

2 داغ حسرت سرمه‌گرداند به دلها ناله را برلب آواز شکسن نیست جام لاله را

3 ما سیه بختان حباب گریهٔ نومیدی‌ایم خانه بر آب است یک سر مردم بنگاله را

4 عقل رنگ‌آمیز،کی‌گردد حریف درد عشق خامهٔ تصویرکی خواهدکشیدن ناله را

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی