عمر سبک عنان کجاست از از بیدل دهلوی غزل 2790
1. عمر سبک عنان کجاست از نظرم تو می‌روی
دامن خود گرفته‌ام می‌نگرم تو می‌روی
ای نم اشک هوس مایل مژگان از بیدل دهلوی غزل 2791
1. ای نم اشک هوس مایل مژگان نشوی
سیل خیزست حیا آنهمه عریان نشوی
تا محرم طبیعت بلبل نمی‌شوی از بیدل دهلوی غزل 2792
1. تا محرم طبیعت بلبل نمی‌شوی
رنگ آشنای خاصیت گل نمی‌شوی
به طبع مقبلان یارب‌کدورت از بیدل دهلوی غزل 2793
1. به طبع مقبلان یارب‌کدورت را مده راهی
براین آیینه‌ها مپسند زنگ تهمت آهی
به شهرت زد اقبال خلق از از بیدل دهلوی غزل 2794
1. به شهرت زد اقبال خلق از تباهی
سپید است نقش نگین از سیاهی
در دل زد خیال پرتو مهرت از بیدل دهلوی غزل 2795
1. در دل زد خیال پرتو مهرت سحرگاهی
چراغان فلک چون صبح کردم خامش از آهی
ما را نه غروری‌ست نه فرّی از بیدل دهلوی غزل 2796
1. ما را نه غروری‌ست نه فرّی نه کلاهی
خاکیم به زیر قدم خویش نگاهی
اگر جانی وگر جسمی سراب از بیدل دهلوی غزل 2797
1. اگر جانی وگر جسمی سراب مطلب مایی
به هر جا جلوه گر کردی همان جز دور ننمایی
چشم من بی‌تو طلسمی است از بیدل دهلوی غزل 2798
1. چشم من بی‌تو طلسمی است بهم بسته ز عالم
این معمای تحیر تو مگر بازگشایی
برون تازست حسن بی‌مثال از بیدل دهلوی غزل 2799
1. برون تازست حسن بی‌مثال از گرد پیدایی
مخوان بر نشئهٔ نازپری افسون مینایی
بهار است ای ادب مگذار از از بیدل دهلوی غزل 2800
1. بهار است ای ادب مگذار از شوق تماشایی
به چندین رنگ و بوی خفته مژگانم زند پایی
به نمو سری ندارد گل باغ از بیدل دهلوی غزل 2801
1. به نمو سری ندارد گل باغ کبریایی
ندمیده‌ای به رنگی که بگویمت کجایی