به غبار عالم جستجو ز چه از بیدل دهلوی غزل 2636
1. به غبار عالم جستجو ز چه یاس خسته نشسته‌ای
که به پیش پای تو یکدل است و هزار شیشه شکسته‌ای
...
چون صبح دارم از چمنی رنگ از بیدل دهلوی غزل 2637
1. چون صبح دارم از چمنی رنگ جسته‌ای
گرد شکسته‌ای به هوا نقش بسته‌ای
...
یک تار موگر از سر دنیا گذشته‌ای از بیدل دهلوی غزل 2638
1. یک تار موگر از سر دنیا گذشته‌ای
صد کهکشان ز اوج ثریا گذشته‌ای
...
کیسه پرداز خیال شادی و از بیدل دهلوی غزل 2639
1. کیسه پرداز خیال شادی و غم رفته‌ای
چون نفس چندانکه می‌آیی فراهم رفته‌ای
...
گر به‌گردون می‌کشی گردن از بیدل دهلوی غزل 2640
1. گر به‌گردون می‌کشی گردن و گر در سجده‌ای
از تو تا گل کرده است الله‌اکبر سجده‌ای
...
گر همه رفتی چو ماه از چرخ از بیدل دهلوی غزل 2641
1. گر همه رفتی چو ماه از چرخ برتر سجده‌ای
تا ز پیشانی اثر داری برآن در سجده‌ای
...
ای امل آواره فرصت را چه از بیدل دهلوی غزل 2642
1. ای امل آواره فرصت را چه رسوا کرده‌ای
نوحه کن در یاد امروزی که فردا کرده‌ای
...
افسانهٔ وفایی اگر گوش از بیدل دهلوی غزل 2643
1. افسانهٔ وفایی اگر گوش کرده‌ای
یادم کن آنقدرکه فراموش کرده‌ای
...
خشم را آیینه پرداز ترحم از بیدل دهلوی غزل 2644
1. خشم را آیینه پرداز ترحم کرده‌ای
در نقاب چین پیشانی تبسم کرده‌ای
...
به وحشت نگاهی چه خو کرده‌ای از بیدل دهلوی غزل 2645
1. به وحشت نگاهی چه خو کرده‌ای
که خود را به پیش خود او کرده‌ای
...
دور از بساط وصل تو ماییم از بیدل دهلوی غزل 2646
1. دور از بساط وصل تو ماییم و دیده‌ای
چون شمع کشته داغ نگاه رمیده‌ای
...
شده عمرها که نشانده‌ام از بیدل دهلوی غزل 2647
1. شده عمرها که نشانده‌ام به کمین اشک چکیده‌ای
دلکی ز نالهٔ بی‌اثر گرهی ز رشته بریده‌ای
...