9 اثر از مثنویات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ملک‌الشعرا بهار / مثنویات ملک‌الشعرا بهار

مثنویات ملک‌الشعرا بهار

1 به که سردار کل جزاه الله بشنود حال بنده بی‌اکراه

2 به که بر این فسانه دل بندد تا همی گرید و همی خندد

3 قصهٔ من شنیدنش سهل است علم هر چیز بهتر از جهل است

4 چون بدانی به ما چه می‌‎گذرد به فلان بینوا چه می‌‎گذرد

1 ماییم و دلی ز عشق صد چاک آشوب سپهر و آفت خاک

2 چون رای منازعت نماییم چنبر از چرخ برگشاییم

3 از پنجهٔ ما جهان‌، جهان نیست وز دیدهٔ ما نهان‌، نهان نیست

4 ما راست به خستگان راهی ما راست به بستگان کماهی

1 ابرخیس از تفاخر با همر گفت که‌ نتوانی‌ چو من‌ در شعر دُر سفت

2 من اندر ساعتی صد شعر سازم به سالی چند دفتر می‌طرازم

3 تو در یک سال گویی یک قصیده چو توکاهل‌به‌شعر اندرکه دیده‌؟

4 همر گفتش مگر نشنیده‌ای پیر! حدیث ماده شیر و ماده خنزیر

1 من و تو اخگرا! همسایگانیم عجب نبود که با هم رایگانیم

2 اگرچه من ضعیفی بی‌پناهم ولی همسایهٔ سرهنگ شاهم

3 شنیدم گفتی ای سرهنگ عیار در اثبات خدا یک رشته اشعار

4 نهادی نام «‌بیچون‌نامه‌» آن را به بیچون‌نامه چون‌ بستی‌ میان را

1 دو نفر بچهٔ مقبول قشنگ نام این سنجر و آن یک هوشنگ

2 هر دو همبازی و همقد بودند راه یک مدرسه می‌پیمودند

3 بود سنجر ننر و دردانه باعث زحمت اهل خانه

4 تا کسی حرف به سنجر می‌زد دهنش کج شده و عر می‌زد

1 چو ترسی در دل کودک مکان کرد ببالد هر چه بالاتر رود مرد

2 نبینی تو که بر نورس چناری نگارد کس به چاقو یادگاری

3 ببالد، پوست آرد، پوست ریزد ولی آن نقش از وی برنخیزد

1 محمد صالح‌، ای فرزانه فرزند ترا توفیق خواهم از خداوند

2 وکیل‌الملک‌، بابت‌، مرد دین بود مسلمانی اصیل و راستین بود

3 نبود او چون وکیلان کذائی دمادم گرم دزدی وگدایی

4 میان او و این جهال مردود تفاوت از زمین تا آسمان بود

1 ماه فروردین جهان گردد جوان برهٔ بریان نهد منعم به خوان

2 کشت گیرد مایه در اردیبهشت گاو فارغ می‌شود ازکارکشت

3 باغ در خرداد رنگین‌تر شود بوی گل تا برج دو پیکر شود

4 شاخ میوه چون کمان گردد به تیر رقص خرچنگی کند چرخ اثیر

1 باز خنگ فکرتم جولان گرفت فیل طبعم یاد هندستان گرفت

2 تا خیالم نقش روی هند بست یافت ذوقم جلوهٔ طاوس مست

3 بلبل فکرم خوش آوایی نمود طوطی طبعم شکرخایی نمود

4 بسته‌ام پاتاوه بر پای نیاز تا شود در هند آن پاتاوه باز

1 ایرجا رفتی و اشعار تو ماند کوچ کردی تو و آثار تو ماند

2 چون کند قافله کوچ از صحرا می‌نهد آتشی از خویش به جا

3 بار بستی تو ز سرمنزل من آتشت ماند ولی در دل من

4 بعد عمری دل یاران بردن دل ما سوختی از این مردن

آثار ملک‌الشعرا بهار

9 اثر از مثنویات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.