20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملک‌الشعرا بهار / قطعات ملک‌الشعرا بهار

قطعات ملک‌الشعرا بهار

1 هرکه خواهدکه ادیبی کند از روی کتاب زو فراوان غلط و تصحیف افتد به کلام

2 آن که خواهدکه طبابت کند از روی کتاب از طبابتش همه ساله بمیرند انام

3 و آن که خواهد که منجم شود از روی کتاب اختلافات پدید آورد اندر ایام

4 و آن که خواهد که فقیهی کند از روی کتاب شود البته ازو باطل و ضایع احکام

1 حاجی قیطونی از زیتون بی‌ معنای تو معده‌ام فاسد شده همرنگ زیتون ریده‌ام

2 از پنیر شورت ای حاجی مزاحم گشته یبس دور از ریش ‌سفیدت‌ همچو قیطون‌ ریده‌ام

1 همای فضیلت همایی که او را دعاها پی راحت جان فرستم

2 قناعت به گلدان گل کرد و اینک به‌ تشویر گل زی گلستان فرستم

3 به‌شرم اندرم کز سر ساده‌لوحی گلی مختصر سوی رضوان فرستم

4 چه پوزش گزارم که شوخ‌رویی به باغ ادب چند گلدان فرستم

1 به گلگشت جنان گل می‌فرستم به رضوان شاخ سنبل می‌فرستم

2 به هندستان فضل و خلر علم می و موز قرنفل می‌فرستم

3 ستاک نرگس وشاخ بنفشه به ساری و به آمل می‌فرستم

4 حدیث خوش به قمری می‌سرایم سرود خوش به بلبل می‌فرستم

1 من با تو حق صحبت دیرینه داشتم گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم

2 با دوستان خواجه مرا بود دوستی وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم

3 در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم

4 روشن‌دل و موافق و یکروی و راستگوی در محضر تو صورت آئینه داشتم

1 به صاحبقرانیه جزء وزیران نشستم ولی یک قِران هم ندارم

2 بجز ملک و مکنت به جز کید و حیلت ز دیگر وزیران جوی کم ندارم

3 به نزد گروهی است حرمت به ثروت ولیکن من آن را مسلم ندارم

4 از این‌روی در عین فقر اعتنایی به تحصیل دینار و درهم ندارم

1 منت خدای را که من از نسل برمکم بتوان شمرد جد و پدر تا فرامکم

2 جز خاندان حیدر کرار در جهان یک خانواده نیست به تعظیم‌، هم تکم

3 در ملک خویش و در همه آفاق‌، مشتهر بر خانوادهٔ خود و بر خود مبارکم

1 این شنیدم بینشا در بزم رندان گفته‌ای یافته ره سستیئی در نظم و نثر متقنم

2 در سیاست‌ هرچه گفتی‌ دارمت‌ معذور از آنک بوده‌ای مزدور و بر مزدور نرم است آهنم

3 این زمان بر نظم و نثرم چرب‌دستی می کنی دست کوته کن که سوزانست اینجا روغنم

4 ره نیابد هیچ پستی در من از توفیر وقت من نه شمع شامگاهم کآفتاب معلنم

1 ز خوبرویان بر من همی گذشت ستم از آن زمان که پدر برد درد بستانم

2 به کام من شد از آن روزگار، تلخی عشق که برد مادر در کام تلخ پستانم

1 چون سرابند سفلگان از دور که نمایند بحرهای علوم

2 هرچه نزدیک‌تر شوی سویشان لاجرم بیشتر شوی محروم

3 رادمردان ز دور همچون کوه ناپدیدند و قدرشان مکتوم

4 سویشان هرچه می‌شوی نزدیک قدرشان بیشتر شود معلوم

آثار ملک‌الشعرا بهار

20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی