تاریک شد از هجر دل از باباافضل کاشانی رباعی 97
1. تاریک شد از هجر دل افروزم، روز
شب نیز شد از آه جهان سوزم، روز
...
1. تاریک شد از هجر دل افروزم، روز
شب نیز شد از آه جهان سوزم، روز
...
1. ای خواجه تو خود چه دیدهای؟ باش هنوز
زین ره به کجا رسیدهای؟ باش هنوز
...
1. تا کی باشی ز عافیت در پرهیز
با خلق به آشتی و با خود به ستیز؟
...
1. بیرون ز چهار عنصر و پنج حواس
از شش جهت و هفت خط و هشت اساس
...
1. تا چند روی از پی تقلید و قیاس
بگذر ز چهار اسم و از پنج حواس
...
1. در خرقه چه پیچی، ار نه ای شاه شناس
کز خرقه نه امید فزاید نه هراس
...
1. ز افسانه گری ای دل دانش نشناس
پیوسته قرین شک، ندیم وسواس
...
1. هان ای دل بد زهره ز شمشیر مترس
بفشار قدم، ز حملهٔ شیر مترس
...
1. بالا مطلب ز هیچ کس بیش مباش
چون مرهم نرم باش، چون نیش مباش
...
1. واپس منگر دمی و در پیش مباش
با خویش مباش و خالی از خویش مباش
...
1. ای دل چو طربناک نهای، شادان باش
جرم تو ز دانش است، رو نادان باش
...
1. کو دل که بداند نفسی اسرارش
کو گوش که بشنود دمی گفتارش
...