ای تو تبتی مشک و حسودت زرغنج از ازرقی هروی رباعی 25
1. ای تو تبتی مشک و حسودت زرغنج
با بور تو رخش پور دستان خرمنج
...
1. ای تو تبتی مشک و حسودت زرغنج
با بور تو رخش پور دستان خرمنج
...
1. گر شاه سه شش خواست سه یک زخم افتاد
زنهار مگو که کعبتین داد نداد
...
1. مر جاه ترا بلندی جوزا باد
درگاه ترا سیاست دریا بود
...
1. در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد
وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد
...
1. یزدان خرد و کمال راه تو نهاد
اجرام سپهر نیک خواه تو نهاد
...
1. گم بوده زتو جنت و کوثر یابد
شاخ خرد از فکرت تو بر یابد
...
1. نی مهر تو در هیچ نگین می گنجد
نی مهر تو در جان حزین میگنجد
...
1. مادح ز عطای تو توانگر گردد
فکرت ز سخای تو مدبر گردد
...
1. هر روز بتم با دگری پیوندد
با وی گوید حدیث و با وی خندد
...
1. فردا علم عشق برون خواهم زد
لاف از تو و خودنگر که چون خواهم زد ؟
...
1. ای مه ، بکف ابر زبون خواهی شد
وی برگ سمن ، بنفشه گون خواهی شد
...
1. بیهوده بر آزار من ، ای سرو بلند
تیغت شستی بخون و خوردی سوگند
...