جهد کن ای دوست تا واصل شوی از عطار نیشابوری وصلت نامه 36
1. جهد کن ای دوست تا واصل شوی
یک ره و یک قبله و یک دل شوی
1. جهد کن ای دوست تا واصل شوی
یک ره و یک قبله و یک دل شوی
1. پادشاها ره نما این بنده را
این فقیر بیکس افکنده را
1. ای پاکی تو منزه از هر پاکی
قدوسی تو مقدس از ادراکی
1. در وصف تو عقل طبع دیوانه گرفت
جان تن ز دو با عجز بهم خانه گرفت
1. ای هشت بهشت یک نثار در تو
وی هفت سپهر پردهدار در تو
1. هر دل که ز لطف تو نشان یابد باز
سررشته خود در دو جهان یابد باز
1. ای خلق دو کون ذکر گویندهٔ تو
وی جملهٔ کاینات پویندهٔ تو
1. ای آنکه ز کفر دین تو بیرون آری
وز کوه و کمر نگین تو بیرون آری
1. ای آنکه چنانکه مصلحت میدانی
کار که و مه به مصلحت میرانی
1. کاری که ورای کفر و دین میدانم
آن دوستی تست یقین میدانم
1. از سر تو هر که با نشان خواهد بود
مشغول حضور جاودان خواهد بود
1. بی یاد تو دل چو سایه در خورشید است
با یاد تو بینهایت امید است