بود سلطانی ورا از عطار نیشابوری وصلت نامه 13
1. بود سلطانی ورا محمود نام
هم بوقتش بود عالم بانظام
...
1. بود سلطانی ورا محمود نام
هم بوقتش بود عالم بانظام
...
1. جملهٔ مردان زخود فانی شدند
در بقای حق بحق باقی شدند
...
1. بود در بغداد مردی با خبر
زینجهان وزانجهان رفته بدر
...
1. شیخ لقمان از زمان بایزید
بود باقی تا بدور بوسعید
...
1. من ترا بینم ترا دانم ترا
خود ترا کی غیر بینم جان مرا
...
1. این چنین رفتند مردان راه دین
رهروان حق به پیش حق یقین
...
1. بود منصور ای عجب شوریده حال
در ره تحقیق او را صد کمال
...
1. گفت ای دانندهٔ کون ومکان
غیر تو کس نیست در هر دو جهان
...
1. بار دیگر عالمان جمع آمدند
جمله اندر قصه آن شمع آمدند
...
1. جملهٔ مردان ز خود فانی شدند
در بقای حق به حق باقی شدند
...
1. ای برادر غیر حق خود نیست کس
اهل معنی را همین یک حرف بس
...