10 اثر از باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه

باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه عطار نیشابوری

1 زان روز که دل پردهٔ این راز شناخت از پردهٔ دل هزار آواز شناخت

2 در هر نوعی به فکر سی سال دوید تا آنگاهی که خویش را باز شناخت

1 گه عشق تو در میان جان دارم من گه جان ز غم تو بر میان دارم من

2 آن چیز که از عشق تو آن دارم من حقا که ز جان خود نهان دارم من

1 در قلزمِ توحید دو عالم کم گیر هر چیز که هست قطرهای شبنم گیر

2 گر دامن من بماند در دست تو هم آنگاه به دست دامنم محکم گیر

1 پیوسته حریفِ جان فزایم باید چون گوی ز خود بیسر و پایم باید

2 چون من همه وقتی همه جایی باشم ممکن نبود که هیچ جایم باید

1 صد مرحله زان سوی خرد خواهم شد فارغ ز وجود نیک و بد خواهم شد

2 از زیبایی که در پس پرده منم ای بیخبران عاشق خود خواهم شد

1 گاهی بیخود، بی سر و بی پا برویم گه بی همه اندر همه زیبا برویم

2 چندان که تو در خویش به عمری بروی در بی خویشی به یک نفس ما برویم

1 پیوسته دلم شیفتهٔ آن راز است زان راز شگرف جان من با ناز است

2 گر محو شود جهان نیاید بسته آن در که مرا به سوی جانان باز است

1 آن راز که پیوسته از آن میپرسم در جان من است و از جهان میپرسم

2 تا هیچ کسی برون نیاید بر من او در دل و از برون نشان میپرسم

1 تا شاگردم به قطع استادترم تا بندهتر ز جمله آزادترم

2 کاری است عجب کار من بی سر و بُن غمگین ترم آن زمان که دلشادترم

1 المنة للّه که نیم هر نفسی مشغول، چو خلقِ بیخبر، در هوسی

2 گر خصم شود هر دو جهانم ندهم با «دانمِ» خود «ندانمِ» هیچ کسی

آثار عطار نیشابوری

10 اثر از باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.