خانه
شاعران
فال
درباره ما
عطار نیشابوری
عطار نیشابوری
آثار شاعر
بستن تبلیغات
باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری
1.
هر جان که به راه رهنمون مینگرد
هر جان که به راه رهنمون مینگرد
چل سال به دیدهٔ جنون مینگرد
چون چل بگذشت آفتابی بیند
کز روزن هر ذرّه برون مینگرد
مشاهده کامل شعر
2.
یک چیز که آن نه یک و چیز است آن چیز
یک چیز که آن نه یک و چیز است آن چیز
کلّی همه آنست و عزیز است آن چیز
هر چیز که جان حکم کند کاین آنست
آنست و ورای حکم نیز است آن چیز
مشاهده کامل شعر
3.
چیزی که دمی نه تو درآنی و نه من
چیزی که دمی نه تو درآنی و نه من
کیفیت آن نه تو بدانی و نه من
گر برخیزد پردهٔ پندار از پیش
او ماند و او، نه تو بمانی ونه من
مشاهده کامل شعر
4.
آن ماه که بر هر دو جهان میتابد
آن ماه که بر هر دو جهان میتابد
در مغزِ زمین و آسمان میتابد
یک ذرّه بود در او همه روی زمین
ماهیست کز آسمانِ جان میتابد
مشاهده کامل شعر
5.
چیزی که ورای دانش و تمییز است
چیزی که ورای دانش و تمییز است
چون هر چیزش مدان که چیزی نیز است
بودیست که بودها در او نابود است
چیزی است که چیزها در او ناچیز است
مشاهده کامل شعر
6.
آن کی آید در اسم، شب خوش بادت!
آن کی آید در اسم، شب خوش بادت!
نه جان بود و نه جسم، شب خوش بادت!
جز هستی و نیستی نمیدانی تو
وان نیست ازین دو قسم، شب خوش بادت!
مشاهده کامل شعر
7.
آن بحر که هر لحظه دگرگون آید
آن بحر که هر لحظه دگرگون آید
از پرده کجا تمام بیرون آید
یک قطره از آن بحر که ما میگوییم
از هژده هزار عالم افزون آید
مشاهده کامل شعر
8.
غوّاص در اوّل قدم از فرق کند
غوّاص در اوّل قدم از فرق کند
تا در دریا سلوک چون برق کند
دریا چو نهاد روی در باطنِ مرد
با چشم زنی هر دو جهان غرق کند
مشاهده کامل شعر
9.
جایی که درو نه شیب ونه بالا بود
جایی که درو نه شیب ونه بالا بود
نه جسم و جهت نه جنبشِ اجزا بود
هر چیز که جُست مردِ جوینده بسی
چون آنجا شد همه تمام آنجا بود
مشاهده کامل شعر
10.
آن بحر که دم به دم فزون میجوشد
آن بحر که دم به دم فزون میجوشد
وز حسرت او هزار خون میجوشد
گویی که به نوعی دگر و شکل دگر
هر لحظه ز هر ذرّه برون میجوشد
مشاهده کامل شعر
قبلی
بعدی
عطار نیشابوری
عطار نیشابوری
آثار شاعر