10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / منطق‌الطیر عطار نیشابوری / عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر

عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری

1 بس سبک مردی گران جان می‌دوید در بیابانی به درویشی رسید

2 گفت چون داری تو ای درویش کار گفت آخر می‌بپرسی شرم دار

3 مانده‌ام در تنگنای این جهان تنگ تنگ است این جهانم در زمان

4 مرد گفتش اینچ گفتی نیست راست در بیابان فراخت تنگناست

1 ابلهی را میوهٔ دل مرده بود صبر و آرام و قرارش برده بود

2 از پس تابوت می‌شد سوگوار بی‌قراری، وانگهی می‌گفت زار

3 کای جهان نادیدهٔ من چون شدی هیچ نادیده جهان بیرون شدی

4 بی‌دلی چون آن شنید و کار دید گفت صد باره جهان انگار دید

1 عود می‌سوخت آن یکی غافل بسی آخ می‌زد از خوشی آنجا کسی

2 مرد را گفت آن عزیز نامدار تا تو آخ گویی بسوخت این عود زار

3 دیگری گفتش که ای مرغ بلند عشق دلبندی مرا کردست بند

4 عشق او آمد مرا در پیش کرد عقل من بر بود و کار خویش کرد

1 دردمندی پیش شبلی می‌گریست شیخ پرسیدش که این گریه ز چیست

2 گفت شیخا دوستی بود آن من از جمالش تازه بودی جان من

3 دی بمرد و من بمردم از غمش شد جهان بر من سیاه از ماتمش

4 شیخ گفتا چون دلت بی‌خویش ازینست این چه غم باشد، سزایت بیش از ینست

1 تاجری مالی و ملکی چند داشت یک کنیزک با لبی چون قند داشت

2 ناگهش بفروخت تا آواره شد بس پشیمان گشت و بس بیچاره شد

3 رفت پیش خواجه‌ای او بی‌قرار می‌خریدش باز افزون از هزار

4 ز آرزوی او جگر می‌سوختش خواجهٔ او باز می‌نفروختش

1 خسروی می‌رفت در دشت شکار گفت ای سگبان سگ تازی بیار

2 بود خسرو را سگی آموخته جلدش از اکسون و اطلس دوخته

3 از گهر طوقی مرصع ساخته فخر را در گردنش انداخته

4 از زرش خلخال و دست ابرنجنش رشته ابریشمین در گردنش

1 چون شد آن حلاج بر دار آن زمان جز انا الحق می‌نرفتش بر زبان

2 چون زبان او همی‌نشناختند چار دست و پای او انداختند

3 زرد شد خون بریخت از وی بسی سرخ کی ماند درین حالت کسی

4 زود درمالید آن خورشید و ماه دست بریده به روی هم چو ماه

1 مقتدای دین، جنید، آن بحر ژرف یک شبی می‌گفت در بغداد حرف

2 حرفهایی کز بلندی آسمانش سرنهادی تشنه دل در آستانش

3 داشت بس برنا، جنید راه بر هم چو خورشید او یکی زیبا پسر

4 سر بریدند آن پسر را زار زار پس میان جمعش افکندند خوار

1 هست ققنس طرفه مرغی دلستان موضع این مرغ در هندوستان

2 سخت منقاری عجب دارد دراز همچونی در وی بسی سوراخ باز

3 قرب صد سوراخ در منقاراوست نیست جفتش، طاق بودن کار اوست

4 هست در هر ثقبه آوازی دگر زیر هر آواز او رازی دگر

آثار عطار نیشابوری

10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.