یارب ز چه روروی تو در پرده از اسیری لاهیجی غزل 108
1. یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست
در پرده نهانست و پس پرده عیانست
...
1. یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست
در پرده نهانست و پس پرده عیانست
...
1. خورشید رخت از همه ذرات عیانست
باآنکه عیانست پس پرده نهانست
...
1. درد تو دوای دل و هم مرهم جانست
دشنام تو بهتر ز دعای دگرانست
...
1. ای جمالت گشته پیدا از نقاب کاینات
حسن رخسار تو پنهان در حجاب کاینات
...
1. گنج اسرار یقین در کنج خلوت حاصلست
واقف گنج معانی بیگمان صاحب دلست
...
1. بقید زلف تو جانم عجب گرفتارست
ز بند دام تو جستن نه سرسری کارست
...
1. بی جمال روی تو دل را حیاتی هست نیست
زآب حیوان لبت جانرا مماتی هست نیست
...
1. با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست
از صفای روی تو باروح انوارم خوشست
...
1. ازپرتو جمال تو عالم منورست
وزسنبلت مشام دل و جان معطرست
...
1. ای مصحف جمال تو اوراق کاینات
عالم ز نور روی تو آیات محکمات
...
1. گر مهر فاحببت بذرات نه ساریست
سرگشتگی عالم و آدم ز طلب چیست
...
1. جان ما عاشق سروقد جانانه شدست
غرقه بحر غمش از پی در دانه شدست
...