50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی

1 ای صبح تجلی جمالت رخ انسان هر ذره ز مهر رخ جانبخش تو تابان

2 جانا دو جهان ذره صفت واله و شیداست در پرتو خورشید جمال رخ جانان

3 سودای سر زلف و خیال رخ خوبت کردند دل و جان مرا بی سر و سامان

4 بنمود زمرآت جهان عکس جمالت تا باد صبا زلف ترا کرد پریشان

1 ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ در راه عشقت آمده پای خرد بسنگ

2 مست شراب عشقم و از عقل بیخبر واعظ بما مگو سخن زهد و ریو و رنگ

3 ناموس اگر برفت بعشق تو گو برو ما را بعشق دوست چه پروای نام و ننگ

4 صاحب دلان، دلا از من بیدل برد بزور هر دم بعشوه دگر آن یار شوخ شنگ

1 زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم بالی بهم زنم ز سماوات بگذرم

2 نهصد هزار دوره عظمی ورای عرش طیران کنم که جز برخ دوست ننگرم

3 هر لحظه بحسن دگر صدهزار بار بینم جمال عارض آن ماه پیکرم

4 در هر تجلیی ز جمالش شوم فنا کلی حجاب هستی خود را ز هم درم

1 بسویت می کشد دل هر زمانم ز جان من چه خواهد دل ندانم

2 بدان شادم که از دست غم تو نباشد در جهان یکدم امانم

3 دلم بردی و رفتی و نگفتی که من بی جان و دل کی زنده مانم

4 ز جور عشق او صبر و خرد را مدارای دل طمع دیگر ز جانم

1 در طریقت سالها در نار محنت سوختیم تا بنور فقر شمعی در جهان افروختیم

2 هر که لاف از عاشقی ز ددان که ابجد خوان ماست تا بفن عشق ورزی نکته ها آموختیم

3 جامه چاکان گر چه بودند در حقیقت پرده در ما باستادی نگر کانها چگونه دوختیم

4 هرکسی مالی و ملکی کرد حاصل در جهان همت ما بین که نقد عشق او اندوختیم

1 از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عیان ای شاهد رویت نهان در پرده کون و مکان

2 از پرده گر نایی برون، بنمای روی لاله گون کی کم شود سوز درون، ای سروقد دلستان

3 زآئینه روی نکو، عکس رخت بنمود رو بینم جمال روی تو تابان ز روی نیکوان

4 هان ای طبیب عاشقان دلخسته ایم و ناتوان بهر دوا ای جان جان می آی پیش خستگان

1 حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه‌ام دیدن دیدار تو باشد صفا و مروه‌ام

2 جامه احرام من باشد تجرد از هوا لازم درگاه تو بودن همیشه وقفه‌ام

3 حاجیان را گرچه باشد هدیه بد نه پیش تو در هوایت کشتن نفس و هوا شد هدیه‌ام

4 رو به سوی هرکسی دارند در هر ملتی کعبه ما کوی یار و روی او شد قبله‌ام

1 در طریقت رهروان را رهنمایی می‌کنم در حقیقت عارفان را پیشوایی می‌کنم

2 گر شدم بیگانه از جان و جهان در عشق او لیک با جانان همیشه آشنایی می‌کنم

3 گرچه در صورت گدا و رند و قلاش آمدم لیک در معنی به عالم پادشایی می‌کنم

4 پادشاه ملک فقرم تخت استغنا مراست چون گدایان بر درِ او گر گدایی می‌کنم

1 در سر همه سودای سر زلف تو دارم دردل بجز از مهر رخت هیچ ندارم

2 از باده لعل لب تو مست مدامم وز نرگس مخمور تو در عین خمارم

3 جانم نفسی از کمرت دست ندارد تا موی میان تو نیارد بکنارم

4 تا دیده دل دید جمال رخ خوبت خورشید جهانتاب کجا در نظر آرم

1 ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم از عاشقان خانه برانداز بوده ایم

2 شهباز وار در پی صید همای وصل ما در هوای قدس به پرواز بوده ایم

3 درد است و سوز و ساز ره عاشقان حق ما در طریق عشق بدین ساز بوده ایم

4 از زاهد فسرده نهانست راه عشق خوش وقت ما که محرم این راز بوده ایم

آثار اسیری لاهیجی

50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی