1 قطعهٔ صدر اجل قاضی قضاة شرق و غرب آنکه بر عالم نفاذ او قضای دیگرست
2 خواجهٔ ملت حمیدالدین که از روی قوام دین و ملت را مکانش چون عرض را جوهرست
3 آنکه قاضی فلک یعنی که جرم مشتری روز بارش از عداد پردهداران درست
4 چاکران حضرتش نزد من آوردند دی چاکران حضرتی کو را چو من صد چاکرست
1 به خدایی که از کمان قضا تیر تقدیر را روان کردست
2 چشمهٔ آفتاب رخشان را خازن نقد آسمان کردست
3 کز نحیفی و ناتوانی و ضعف دورم از روی تو چنان کردست
4 که مرا دور بودن از رویت هرچه گویم فزون از آن کردست
1 دوش در خواب من پیمبر را دیدمش کو ز امت آزردست
2 گفتمش ای بزرگ چت بودست طبع پاک تو از چه پژمردست
3 گفت زین مقر یک همی جوشم رونق وحی ایزدی بردست
4 آنچه این زن به مزد میخواند جبرئیل آن به من نیاوردست
1 ای کریمی که در عطا دادن خاک پایت مرا به سر تاجست
2 جان شیرین من به تلخ چو آب به سر تو که نیک محتاجست
1 نزد طبیب عقل مبارک قدم شدم حال مزاج خویش بگفتم کماجرا
2 دل را چو از عفونت اخلاط آرزو محموم دید و سرعت نبضم بر آن گوا
3 گفتا بدن ز فضلهٔ آمال ممتلی است س المزاج حرص اثر کرده در قوا
4 بیشک بود مولد تب لرزهٔ نیاز نامنهضم غذای امل بر سر غذا
1 به خدایی که در ولایت غیب عالم السر و الخفیاتست
2 که غمت شه رخم به اسب فراق آن چنان زد که بیم شهماتست
1 ای سروری که کوکبهٔ کبریات را کمتر جنیبت ابلق ایام سرکشست
2 رای تو در نظام ممالک براستی تیری که جیب گنبد گردونش ترکشست
3 اکنون که از گشاد فلک بر مسام ابر پیکان باد را گذر تیر آرشست
4 وز برف ریزه گوشهٔ هر ابر پارهای تیغست گوییا که به گوهر منقشست
1 ای مقر عز تو از خرمی دارالقرار دایم از اقبال چون دارالقرار آباد باد
2 آن مکان کز تو فلک قدر و زمین بسطت شده است در نهاد خود فلک سقف و زمین بنیاد باد
3 گفتهای از روی آزادی نزولی کن درو جاودان جانت ز بند حادثات آزاد باد
4 وانکه گفتی طبع ما را شاد گردان گاهگاه گاه و بیگاهت دل صافی و طبع شاد باد
1 ایا دقیق نظر مهتری که گاه سخا توانی ار بچکانی همی از آتش آب
2 به پیش دست سخی تو از خجالت و شرم به جای قطرهٔ باران عرق چکد ز سحاب
3 سه کس به زاویهای در نشسته مخموریم به یاد بادهٔ دوشینه هرسه مست و خراب
4 به ذروهٔ فلک و ماه برکشیده سرود ز چهرهٔ طرب و لهو برگرفته نقاب
1 آفتاب سخا حمیدالدین دور از مجلس تو مرگ فجا
2 نی شکر گفتهای و می نرسید شاعرم هم به مدح و هم به هجا
3 ... خر یاد میکنم لیکن میدهی یا بگویمت که کجا