50 اثر از مقطعات در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 ای برادر پند من بشنو اگر خواهی صلاح در معاش خویش بر قانون من کن یک مدار

2 ور قرارت نیست بر گفتم یقین دان کز اسف بر فوات آن نگردی ناصبور و بی قرار

3 مرد باش و ترک زن کن کاندرین ایام ما زن نخواهد هیچ مرد باتمیز و هوشیار

4 باشد اندر اصل خود خر پس شود تصحیف حر آنکه خواهد اصل هر اندوه مر تیماردار

1 مدت عالم به آخر می‌رسد بی‌هیچ شک طالع عالم نمی‌بینی که چون منحوس شد

2 احتباس روزی خلق آسمان آغاز کرد آدمی‌زاد از بقا یکبارگی مایوس شد

3 خلق رابی‌وجه روزی عمر خواهد بود نه وجه روزی از کجا چون بوالحسن محبوس شد

4 ای جهان را بوده بنیاد از طریق مکرمت چون تو مستاصل شدی یکبارگی مدروس شد

1 ای به طالع چو نام خود مسعود وی به همت چو رای خویش رفیع

2 آسمان آن مطاع عالم کون امر و نهی ترا به طوع مطیع

3 تیره ماه امید را داده به صبای وفا مزاج ربیع

4 دو طلایه است حزم و عزم ترا سیرشان جاودان بطیء و سریع

1 ای بدیع‌الزمان بیا و ببین که ز بدعت جهان چه می‌زاید

2 دوستان را به رنج بگذاری تا فلکشان به غم بفرساید

3 من بدین دوستی شدم راضی که ترا این چنین همی باید

4 گرچه در محنتی فتادستم که دل از دیده می‌بپالاید

1 مرگ از آن به که مرا از تو خجل باید بود نه کتابی و نه حرفی و نه قیلی و نه قال

2 سخن بنده همینست و بر این نفزاید که نیفزاید از این بیهده الا که ملال

3 تا که امید کمالست پس از هر نقصان بیم نقصانت مباد از فلک ای کل کمال

4 به چنین جرم و تجنی که مرا افکندند ای خداوند خدایت مفکن در اقوال

1 گر بنده به خدمتت نیامد زو منت بی شمار می‌دار

2 ور یک دو سه روز کرد تقصیر در خدمت تو عبث مپندار

3 زیرا که تو کعبه جلالی نتوان سوی کعبه رفت بسیار

1 اگر عالم سراسر ظلم گیرد نیابد هیچ مظلوم از فلک داد

2 همه ظلم از نجوم و از فلک دان که لعنت بر نجوم و بر فلک باد

1 پنج قالاشیم در بیغوله‌ای با حریفی کو رباب خوش زند

2 چرخ مردم‌خوار گویی خصم ماست تا چو برخیزیم بر هر شش زند

3 بی‌شرابی آتش اندر ما زدست کیست کو آتش در این آتش زند

1 ای شجاعی کز تو بددل‌تر ندیدم در جهان تیرت از ترکش برون ناید مگر از بیم خویش

2 گر به اقلیمی دگر تیری ز ترکش برکشند خفته گردی چون کمان از بیم در اقلیم خویش

3 آن برد زر ترا کو از تو زر بیرون کند وان خورد سیم تراکو در تو ریزد سیم خویش

1 حبذا کارنامهٔ ارژنگ ای بهار از تو رشک برده به رنگ

2 صحنت از صحن خلد دارد عار سقفت از سقف چرخ دارد ننگ

3 داده رنگ ترا قضا ترکیب کرده نقش ترا قدر بی‌رنگ

4 صورت قندهار پیش تو زشت عرصهٔ روزگار نزد تو تنگ

آثار انوری ابیوردی

50 اثر از مقطعات در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی