خواهی که بهین کار جهان از انوری ابیوردی مقطع 288
1. خواهی که بهین کار جهان کار تو باشد
زین هردو یکی کار کن از هر چه کنی بس
1. خواهی که بهین کار جهان کار تو باشد
زین هردو یکی کار کن از هر چه کنی بس
1. ای به اقلیم کبریای تو در
آسمان شحنه آفتاب عسس
1. ای خداوندی که کمتر بنده در فرمان تو
آسمان ابلق است و روزگار آبنوس
1. سر زلفت به جز دست تو حیفست
لب لعلت به بوس جز تو افسوس
1. تو در قوادگی ای سرخ کافر
توانی گر کنی تصنیف و تدریس
1. بودن اندر عذاب چون جرجیس
یا شدن در جحیم چون ابلیس
1. انوری بهر قبول عامه چند از ننگ شعر
راه حکمت رو قبول عامه گو هرگز مباش
1. شب سیاه به تاریکی ار نشینم به
که از چراغ لئیمان به من رسد تابش
1. آن خواجه کز آستین رغبت
دست کرم بزرگوارش
1. شعرم به همه جهان رسیدست
مانند کبوتران مرعش
1. ای کریمی که از سخاوت تو
روید از سنگ خاره مرزنگوش
1. دوش دور از تو ای مدبر عقل
نه به تدبیر عقل دوراندیش