22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 دی چون بشکست شهنشاه فلک نوبت بار وز سراپردهٔ شب گرد جهان کرد حصار

2 روی بنمود مه عید به شکلی که کشند قوسی از زر طلی بر کره‌ای از زنگار

3 جرم او قابل و مقبولش از آن سو تاثیر سیر او فاعل و مفعولش از این سو آثار

4 گاهی از دوری خورشید همی شد فربه گه ز نزدیکی او باز همی گشت نزار

1 آب چشمم گشت پر خون زاتش هجران یار هست باد سرد من بر خاک از آن کافور بار

2 آب و آتش دارم از هجران او در چشم و دل از دل چون بادم از دوران گردون خاکسار

3 آب چشمم ز آتش دل نزهت جان می‌برد همچو باد تند کاه از روی خاک اندر قفار

4 گر ز آب وصل او این آتش دل کم کنم من چو باد از خاک کوی او شوم عنبر عذار

1 نماز شام چو کردم بسیج راه سفر درآمد از درم آن سرو قد سیمین‌بر

2 ز تف آتش دل وز سرشک دیده شده لب چو قندش خشک و رخ چو ماهش تر

3 در آب دیده همی گشت زلف مشکینش چو شاخ سنبل سیراب در می احمر

4 مرا دلی ز غریوش چو اندر آتش عود مرا تنی ز وداعش چو اندر آب شکر

1 خوشا نواحی بغداد جای فضل و هنر کسی نشان ندهد در جهان چنان کشور

2 سواد او به مثل چون پرند مینا رنگ هوای او به صفت چون نسیم جان‌پرور

3 به خاصیت همه سنگش عقیق لؤلؤبار به منفعت همه خاکش عبیر غالیه‌بر

4 صبا سرشته به خاکش طراوت طوبی هوا نهفته در آبش حلاوت کوثر

1 شب و شمع و شکر و بوی گل و باد بهار می و معشوق و دف و رود و نی و بوس و کنار

2 سبزه و آب گل‌افشان و صبوحی در باغ نالهٔ بلبل و آواز بت سیم عذار

3 خوش بود خاصه کسی را که توانایی هست وای بر آنکه دلی دارد و آنهم افکار

4 نوبهار آمد و هنگام طرب در گلزار چه بهاری که ز دلها ببرد صبر و قرار

1 باد شبگیری نسیم آورد باز از جویبار ابر آذاری علم افراشت باز از کوهسار

2 این چو پیکان بشارت‌بر، شتابان در هوا وان چو پیلان جواهرکش خرامان در قطار

3 گه معطر خاک دشت از باد کافوری نسیم گه مرصع سنگ کوه از ابر مرواریدبار

4 بوی خاک از نرگس و سوسن چو مشک تبتی روی باغ از لاله و نسرین چو نقش قندهار

1 ای به خوبی و خرمی چو بهار گشته در دیدها بهار نگار

2 عرصهٔ صحن تو بهشت هوا ذروهٔ سقف تو سپهر عیار

3 از سپهرت به رفعت آمده ننگ وز بهشتت به نزهت آمده عار

4 گشته باطل ز عکس دیوارت آن دورنگی که داشت لیل و نهار

1 دوش در هجر آن بت عیار تا به روزم نبود خواب و قرار

2 همه با ماه و زهره بودم انس همه با آه و ناله بودم کار

3 نه کسی یک زمان مرا مونس نه کسی یک نفس مرا غمخوار

4 همه بستر ز اشک من رنگین همه کشور ز آه من بیدار

1 زهی بقای تو دوران ملک را مفخر خهی لقای تو بستان عدل را زیور

2 به بارگاه تو حاجب هزار چون خاقان به بزم‌گاه تو چاکر هزار چون قیصر

3 ز امن داشته عزم تو پیش خوف سنان ز عدل ساخته حزم تو پیش ظلم سپر

4 زبان تیغ تو پیوسته در دهان عدو سنان رمح تو همواره در دل کافر

1 زندگانی ولی نعمت من باد دراز در مزید شرف و دولت و پیروزی و ناز

2 باد معلوم خداوند که من بنده همی نیستم جمله حقیقت چو نیم جمله مجاز

3 از موالید جهانم من و در کل جهان چیست کان را متغیر نکند عمر دراز

4 از خلاف حرکت مختلف آمد همه چیز اندرین منزل شادی و غم و ناز و نیاز

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی