22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 دوش از درم درآمد سرمست و بی‌قرار همچون مه دو هفته و هر هفت کرده یار

2 با زلف تابدار دلاویز پر شکن با چشم نیم‌خواب جهان‌سوز پرخمار

3 جستم ز جای و پیش دوید و سلام کرد واوردمش چو تنگ شکر تنگ در کنار

4 گفت از کجات پرسم و خود کی رسیده‌ای چونی بماندگی و چگونست حال و کار

1 مست شبانه بودم افتاده بی‌خبر دی در وثاق خویش که دلبر بکوفت در

2 چون اصطکاک و قرع هوا از طریق صوت داد از ره صماخ دماغ مرا خبر

3 بر عادتی که باشد گفتم که کیست این گفت آنکه نیست در غم و شادیت ازو گذر

4 جستم چنان ز جای که جانم خبر نداشت کان دم به پای می روم از عشق یا به سر

1 طبعم به عرضه کردن دریا و کان رسید نطقم به تحفه دادن کون و مکان رسید

2 هم وهم من به مقصد خرد و بزرگ تاخت هم گام من به معبد پیر و جوان رسید

3 این دود عود شکر که جانست مجمرش بدرید آسمانه و بر آسمان رسید

4 انده بمرد و مفسدت او ز دل گذشت شادی بزاد و منفعت او به جان رسید

1 چو از دوران این نیلی دوایر زمانه داد ترکیب عناصر

2 زمین شد چون سپهر از بس بدایع خزان شد چون بهار از بس نوادر

3 درخت مفلس از گنج طبیعت توانگر شد به انواع جواهر

4 چنان شد باغ کز نظارهٔ او همی خیره بماند چشم ناظر

1 شبی گذاشته‌ام دوش در غم دلبر بدان صفت که نه صبحش پدید بد نه سحر

2 چنان شبی به درازی که گفتی هردم سپهر باز نزاید همی شبی دیگر

3 هوا سیاه به کردار قیرگون خفتان فلک کبود نمودار نیلگون مغفر

4 چو اخگر اخگر هر اختر از فلک رخشان وزان هر اختر در جان من دو صد اخگر

1 هندویی کز مژگان کرد مرا لاله قطار سوخت از آتش غم جان مرا هندووار

2 لاله راندن به دم و سوختن اندر آتش هندوان دست ببردند بدین هر دو نگار

3 هندوانه دو عمل پیش گرفت او یارب داری از هر دو عمل یار مرا برخوردار

4 هندوان را چه اگر گرم و تر آمد به مزاج عشقشان در دل از آن گرمتر آمد صدبار

1 دی بامداد عید که بر صدر روزگار هر روز عید باد به تایید کردگار

2 بر عادت از وثاق به صحرا برون شدم با یک دو آشنا هم از ابناء روزگار

3 در سر خمار باده و بر لب نشاط می در جان هوای صاحب و در دل وفای یار

4 اسبی چنانکه دانی زیر از میانه زیر وز کاهلی که بود نه سک‌سک نه راهوار

1 ای به رفعت ز آسمان برتر نور رای تو آفتاب دگر

2 ای تو مقصود جنس و نوع جهان وی تو مختار خاص و عام بشر

3 کمترین آستان درگه تست برترین بام گنبد اخضر

4 دهر در مدحتت گشاده زبان چرخ در خدمتت ببسته کمر

1 چو زیر مرکز چرخ مدور نهان شد جرم خورشید منور

2 مه عید از فلک رخسار بنمود نه پیدایی تمام و نه مستر

3 چو تیغ ناخنی بر چرخ مینا چو شست ماهیی در بحر اخضر

4 در اجسام زمین سیرش مؤثر وز اجرام فلک ذاتش مؤثر

1 ای در ضمان عدل تو معمور بحر و بر وی در مسیر کلک تو اسرار نفع و ضر

2 ای روزگار عادل و ایام فتنه‌سوز وی آسمان ثابت و خورشید سایه‌ور

3 عدل تو بود اگرنه جهان را نماندی با خشک ریش جور فلک هیچ خشک و تر

4 در روزگار عدل تو با جبر خاصیت بیجاده از تعرض کاهست بر حذر

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی