ای کلک تو پشت ملک عالم از انوری ابیوردی قصیده 128
1. ای کلک تو پشت ملک عالم
وی روز تو عید دور آدم
1. ای کلک تو پشت ملک عالم
وی روز تو عید دور آدم
1. ای فخر همه نژاد آدم
ای سیدهٔ زنان عالم
1. جرم خورشید دوش چون گه شام
سر به مغرب فرو کشید تمام
1. شرف گوهر اولاد نظام
ملک را باز شرف داد و نظام
1. ای گرفته عالم از عدلت نظام
ای نظام ابن النظام ابن النظام
1. مملکت را به کلک داد نظام
ثانی اثنین صدر آل نظام
1. دوش سلطان چرخ آینه فام
آنکه دستور شاه راست غلام
1. ای به استحقاق شاه شرق را قایم مقام
وز قدیمالدهر شاهان پیشوای خاص و عام
1. مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام
حبذا واسطهٔ عقد شهور و ایام
1. تا آمد از عدم به وجود اصل پیکرم
جز غم نبود بهره ز چرخ ستمگرم
1. ای بارگاه صاحب عادل خود این منم
کز قربت تو لاف زمین بوس میزنم
1. من که این صفهٔ همایونم
دایهٔ خاک و طفل گردونم