ای برده به شمشیر از امیر معزی نیشابوری رباعی 145
1. ای برده به شمشیر همه ملک تگین
آورده همه ملک تگین زیر نگین
1. ای برده به شمشیر همه ملک تگین
آورده همه ملک تگین زیر نگین
1. زین فتح که کرد شاه در کشور چین
هم ملک همی نازد و هم دولت و دین
1. خصمیکه ستم بود همه همت او
کردند به کُره عالمی خدمت او
1. سرویکه بنفشه برگل آمد بر او
اقبال رسانید به گردون سر او
1. خصمیکه بر او فسوس کرد اختر او
او را عملی داد نه اندر خور او
1. ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو
ای ظلمت شب ز خال رخسارهٔ تو
1. ای کرده سپهر و اختران یاری تو
فخرست جهان را ز جهانداری تو
1. ای شاه چو آسمان کمان داری تو
وز تیر ستارهٔ روان داری تو
1. خورشید بر آسمان نپیماید راه
زان گونه که بر زمین سپه راند شاه
1. دارند همه شگفت میران سپاه
از ابلق شاه و ابرش فرخ شاه
1. خصمان تو رسم بد نهادند همه
بر ملک در فتنه گشادند همه
1. ای پیش تو حاسدانت را سنگی نه
در جنب تو دشمنانْتْ را رنگی نه