خور گوید کاشکی از امیر معزی نیشابوری رباعی 169
1. خور گوید کاشکی که زرین تنمی
تا جام شراب شاه شیر اوژنمی
1. خور گوید کاشکی که زرین تنمی
تا جام شراب شاه شیر اوژنمی
1. ای شاه نگویمت که چون گردونی
زیراکه به قدر و جاه از او افزونی
1. این مجلس شاه و گلفشان اندروی
خلدست و نعیم جاودان اندروی
1. لبیک دهد بخت چو آواز دهی
تکبیرکند چو رزم را ساز دهی
1. یار از غم من خبر ندارد گویی
یا خواب به من گذر ندارد گویی
1. ای ماه کمان شهریاری گویی
یا ابروی آن طرفه نگاری گویی