صبحدم آن روی چون نگارچه از اثیر اخسیکتی غزل 180
1. صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی
ابر نئی روی لاله زار چه شوئی
1. صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی
ابر نئی روی لاله زار چه شوئی
1. سوزی است مرا در دل دانی که چسان سوزی
سوزی که وجود من برباد دهد روزی
1. بس کاین دل زار ریش کردی
گفتم زینهار بیش کردی
1. کره مشک بر سمن چه زنی
لشکر زنگ بر ختن چه زنی
1. ای قاعده ی بزرگواری
از حزم تو برده استواری
1. ای بنده ی لب تو، لب آبدار می
گلگونه کرده عکس رخت بر عذار می
1. شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا کجا
دانم بر ما میروی اینک تو با ما تا کجا
1. زهی چتر قمر طرف کلاهت
بغلطاق سحر زلف سیاهت
1. هرکه عشقت خرید جان بفروخت
و آن خریدن بدو جهان بفروخت
1. نیم شبان دلبرک نیم مست
بهر صبوحی زبرم چست جست
1. بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت
چرا شیر طاقی کند چشم میشت
1. جشن فرخنده نوروز جهان افروز است
هر دلی بر سپه نور طرب پیروز است